ORIGINAL_ARTICLE
تصویر و اسطوره: تحلیل نشانهشناختی تصاویر روی جلد مجله ی عامهپسند چلچراغ
هدف مقاله حاضر آن است که از منظری نشانهشناختی طرحهای روی جلد مجله چلچراغ را تفسیر کرده، و رمزگان ایدئولوژیکی آن را تحلیل نماید. به منظور نیل به این هدف، چارچوب مفهومی و روش شناسی این تحلیل ملهم از رویکرد رولان بارت تنظیم شده است. توضیح آنکه، مجلات عامهپسند در طرح روی جلد خود، تصاویر ویژهای از واقعیت را بازنمایی میکنند. از منظر بارت این بازنمایی متأثر از ایدئولوژی مجله است که تلاش دارد با اسطورهسازی، بازنمایی خود را بدیهی ساخته و آن را طبیعی جلوه بدهد. به لحاظ روش شناسی نیز از میان 144 طرح روی جلد، شش طرح به شیوه «نمونهگیری حاد» به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و بعد از تضمین اعتبار، آنها را مورد تحلیل قرار دادیم. برخی از نتایج تحلیل نشان میدهند که ایدئولوژی مجله چلچراغ یک ایدئولوژی انتقادی است که با توسل به اسطورهی قهرمان، اسطورهی ویرانی، اسطورهی کمال زنانه، اسطورهی مردمی بودن، اسطورهی سیاهنمایی و اسطورهی مادرانگی مبادرت به بدیهیسازی علایق و منظرهای خود میکند. این ایدئولوژی از برنامههای فراغتی دولت، انحلال خانهی سینما، آلودگی هوا، طرح ممنوعیت خروج دختران زیر 40 سال از کشور، رسانهی ملی انتقاد کرده و از عملکرد برنامه نود و مجری آن و علایق گروههای واگرا از نظام فرهنگی مرکزی، حمایت مینماید.
https://gmj.ut.ac.ir/article_66451_65a7d65cf77a6be61d0b2eb43c2f781c.pdf
2015-03-21
ایدئولوژی
اسطوره
دلالت اولیه
دلالت ثانویه
مجله چلچراغ
احسان
آقابابایی
ehsan_aqababaee@yahoo.com
1
استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان
AUTHOR
رحمان
ویسی
veisirahman@yahoo.com
2
استادیار دانشگاه کردستان
AUTHOR
مرضیه
عسکری
masterstroke00@gmail.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اجتماعی- مطالعات فرهنگی، دانشگاه کاشان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
محدودیت های آزادی مطبوعات؛ نظام بین المللی حقوق بشر و نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران
این مقاله به مساله ناسازگاری محدودیتهای اصل آزادی مطبوعات در نظام حقوقی ایران با نظام حقوقی بینالملل میپردازد. با توجه به چالشهایی که این مساله در عرصه بینالمللی برای کشور ایران ایجاد کرده، هدف پژوهش حاضر پی بردن به دلایل این ناسازگاریها است تا به این ترتیب گامی نظری در راستای برطرف کردن این چالشها بردارد. در این راستا پس از اشاره به محدودیتهای آزادی مطبوعات در قانون اساسی و قانون مطبوعات ایران و ارزیابی مطابقت قانون مطبوعات با قانون اساسی، به اصول حاکم بر اعمال محدودیت بر اصل آزادی مطبوعات تحت عنوان شروط شکلی پرداخته شده و رعایت این اصول در نظام حقوقی ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس ضمن شرح محدودیتهای مصرح در اسناد بینالمللی جهانی و منطقهای حقوق بشر تحت عنوان محدودیتهای ماهوی و بیان ضرورت سازگاری نظام حقوقی داخلی با نظام حقوقی بینالملل به تحلیل سازگاری و مغایرت محدودیتهای مصرح در قانون اساسی با محدودیتهای مذکور در نظام حقوق بینالملل میپردازد. نتایج حاکی از آن است که در نظام حقوقی ایران، اصول حاکم بر اعمال محدودیت بهطور کامل رعایت نشده است. سازگاری محدودیتهای ماهوی نیز نشان می دهد که این محدودیتها باید تحت عناوین مصرح در اسناد حقوق بشری تعریف و تفسیر شوند تا برداشتهای دوگانه مرتفع شود.
https://gmj.ut.ac.ir/article_66452_1ebfcc29e3aed8a861bdb48ad0e0945a.pdf
2015-03-21
اصل آزادی مطبوعات
محدودیتها
اسناد بینالمللی حقوق بشر
اصل حاکمیت قانون
اصل ضرورت جامعه مردمسالار
مبانی اسلامی
حقوق عمومی
سیده زهرا
اجاق
zahraojagh1979@gmail.com
1
استادیار پژوهشکده ارتباطات و مطالعات رسانه، پزوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
سیده فاطمه
اجاق
ojagh.fatemeh@gmail.com
2
وکیل پایه یک دادگستری و کارشناس ارشد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
دلایل ترجیح یک شبکه اجتماعی مجازی بر سایر شبکهها: مطالعه موردی گوگل پلاس و فیسبوک
هدف این مقاله شناسایی دلایلی است که موجب میشود کاربر یک شبکه اجتماعی را بر دیگر شبکهها ترجیح دهد. شبکههای اجتماعی مجازی در سالهای اخیر محبوبیت زیادی کسب کردهاند و در حال حاضر فیسبوک در رتبه پربازدیدکنندهترین این سایتها قرار دارد. همچنین شرکت گوگل با معرفی گوگلپلاس در تلاش است تا نقش موثری در این حوزه ایفا کند، رقابت این دو شبکه فرصت مناسبی برای تحقیق درباره دلایل انتخاب شبکههای اجتماعی توسط کاربران فراهم میکند. نظریه استفاده و خشنودی، چارچوب نظری این مقاله را تشکیل میدهد. روش تحقیق استفادهشده مصاحبه کیفی است و روش نمونهگیری نیز روش نمونهگیری مورد نوعی است. در مجموع برای انجام این تحقیق با 10 کاربر که همه آنها همزمان در فیسبوک و گوگلپلاس عضویت دارند مصاحبه شده است. نتایج این مصاحبهها نشان داد که کاربران، با وجود ساخت حساب کاربری در گوگلپلاس، از فعالیت خود در فیسبوک نکاستهاند و تنها در صورتی حاضرند به شبکهای دیگر بهطور فعال بپیوندند که اغلب دوستانی که در فیسبوک دارند نیز به آن شبکه پیوسته باشند. در واقع حضور دوستان واقعی کاربر در یک شبکه اجتماعی، مهمترین دلیلی است که باعث ترجیح یک شبکه اجتماعی بر شبکههای اجتماعی دیگر میشود. میراثبری و کنجکاوی نیز مهمترین دلایلی است که به عضویت کاربران در شبکههای اجتماعی جدید میانجامد.
https://gmj.ut.ac.ir/article_66453_1420a97f80a837f2dc3ff17c11e323a0.pdf
2015-03-21
شبکه های اجتماعی مجازی
فیسبوک
گوگل پلاس
استفاده و خشنودی
میراث بری
علی
ربیعی
alirabiee@pnu.ac.ir
1
دانشیار، گروه مدیریت ارتباطات و رسانه، دانشکده علوم اجتماعی ، دانشگاه پیام نور
AUTHOR
حسین
کرمانی
h.kermani@ut.ac.ir
2
دانشجوی دکترای علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بازنمایی بحران معنا و خانواده در فیلمهای «گونزالس ایناریتو»
در این مقاله، نویسندگان تلاش کردهاند تا بازتاب بحران معنا، اخلاق و خانواده بهمنزله پیامدهای مدرنیته متأخر و جهان سرمایهداری را در چهار فیلم «عشق سگی»، «21 گرم»، «بابل» و «بییوتیفول» اثر گونزالس ایناریتو را نشان بدهند. برای این منظور، نظریه «پول در فرهنگ مدرن» زیمل و نظریه «جامعه و هویت شخصی در مدرنیته متأخر» گیدنز را با هم ترکیب کرده ایم تا مدل نظری مقاله را معرفی کنیم. به لحاظ روش شناسی نیز از روش تحلیل محتوا استفاده شده است تا ادعاهای بخش نظری مورد ارزیابی تجربی در متن فیلمها قرار بگیرند. برخی از دستاوردهای تحلیل فیلمها عبارتند از: 1) شخصیتهای فیلمها نشاندهنده استیصال افرادی هستند که در شرایط فقدان یا کممایگی پیله محافظتی و خانواده، تلاش میکنند تا به زندگی خود ادامه دهند. برآمدن پرسشهای هستیشناسانه، جستوجوی نظامی معنوی و اخلاقی و پناه بردن به رابطه ناب از ویژگیهای چنین افرادی است. 2) پول یکی از بدیلهایی است که فرد را در ارتباط با شبکهای از کنشگران قرار میدهد. 3) جنبههایی از مضامین، ساختار روایی و تکنیکی فیلم نئونوآر قابل شناسایی است. 4) نوعی واسازی ایدههای مدرنیته بورژوایی و در عوض، جستوجوی مدرنیته زیباییشناختی مورد توجه ایناریتو بوده است.
https://gmj.ut.ac.ir/article_66454_7e56cacd5036d7fc4da1d82ee9d45bf5.pdf
2015-03-21
گونزالس ایناریتو
معنا
خانواده
رابطه ناب
پول
سهیلا
صادقی فسایی
ssadeghi@ut.ac.ir
1
دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران
AUTHOR
ایمان
عرفان منش
iman.erfanmanesh@gmail.com
2
دانشجوی دکتری تخصصی جامعه شناسی فرهنگی دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
انیمیشن ها، فضای مجازی و هویت جهانی: مطالعه موردی وبلاگ های دختران ایرانی
این مقاله نتیجه پژوهشی است که به مطالعه نقش انیمیشنها در هویت جهانی دختران ایرانی در فضای مجازی پرداخته است. این مقاله، قصد دارد تا نقش انیمیشنها را در شکلگیری هویت جهانی مخاطبان دختر و بازنمود آن را در فضای وبلاگها مورد مطالعه و بحث قرار دهد. این مطالعه از آن جهت اهمیت داردکه از یکسو کودکان و نوجوانان بسیاری در ایران وقت خود را صرف تماشای انیمیشنهایی میکنند که هر کدام منابعی جذاب و قدرتمند برای ساخت هویت آنها محسوب میشوند. اغلب این انیمیشن ها توسط چند کشور و کمپانی خاص تولید شدهاند و حاوی پیامهایی از فرهنگ کشورهای تولید کننده میباشند. از سویی دیگر، گسترش رسانهها و به خصوص اینترنت و تغییراتی که در ارتباطات افراد ایجاد کرده بسترهایی را پیشروی همه و از جمله نوجوانان گشوده است که چالشهایی در بحث هویت را به دنبال دارد. چارچوب نظری این پژوهش برگرفته از نظریات «کاستلز»، «گیدنز»، «استوارت هال» در زمینه هویت و نظریات «ریتزر» در زمینه جهانی شدن فرهنگ میباشد که در پایان نتیجه گرفته ایم که شرایط جهانی شدن بر هویت خاطبین انیمیشن ها اثر می گذارد. برای آزمون این مدعا روش تحقیق در این پژوهش را مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی تنظیم کردیم. به منظور اجرای تحلیل محتوای کیفی 20 وبلاگ متعلق به دختران ایرانی سنین 10 تا 15 سال بهطور تصادفی انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان میدهند که هویت جهانی دختران مورد مطالعه در این پژوهش به واسطه نظام فرهنگی ناشی از انیمیشنها که آنها را احاطه کرده شکل میگیرد و در فضای وبلاگهایشان بازنمایی میشود، زیرا ویژگیهای فضای مجازی به آنها این امکان را میدهد با گسترش شبکههای ارتباطی، خود را بهعنوان عضوی از جامعه جهانی معرفی کنند و از الگوهای فرهنگ جهانی که بخشی از آن در قالب انیمیشنها به آنها ارائه میشود، پیروی کنند. همچنین مطالعه وبلاگهای دختران مورد مطالعه نشان میدهد انیمیشنها ابزاری برای یکسانسازی و همگونی فرهنگی در میان دختران مورد مطالعه محسوب میشوند و وبلاگهای آنها فضاهایی هستند که میتوان در آنها نمودهای یکپارچگی فرهنگی را مشاهده کرد.
https://gmj.ut.ac.ir/article_66455_e04efaa716f833d68cbf0c529b53cfea.pdf
2015-03-21
فضای مجازی
وبلاگ
هویت جهانی
فرهنگ جهانی
انیمیشن
ریحانه سادات
علویان
alavianreyhane@yahoo.com
1
کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه، مدرس دانشگاه پیام نور مشهد
AUTHOR
حوریه
دهقان شاد
hourishad@gmail.com
2
استادیار گروه ارتباطات، دانشگاه آزاد اسلامی تهران شعبه مرکزی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل روزنامه نگاری عینی بیبیسی فارسی در عرصه روایتگری: مطالعه موردی جنگ 50 روزه غزه
مقاله پژوهشی حاضر، تلاشی برای تشخیص مختصات چارچوبگذاری شبکه خبری بیبیسی فارسی از جنگ ۵۰ روزه میان غزه و اسرائیل است. هدف مقاله این است که نشان بدهد آیا شبکه بیبیسی فارسی اصل روزنامه نگاری عینی که یکی از اصول بینالمللی اخلاق حرفهای در عرصه روزنامه نگاری است، را در بازتاب جنگ 50 روزه رعایت و یا نقض کرده است. برای توصیف عینی پیامهای این شبکه از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است و جامعه آماری این پژوهش را برنامه خبری روزانه شبکه بیبیسی فارسی از تاریخ 3 ام جولای تا 27 ام آگوست سال 2014 میلادی یعنی تاریخ آغاز و پایان درگیری تشکیل میدهد. همچنین بهمنظور افزایش اعتبار یافتهها بهجای نمونهگیری، از تمام شماری جامعه آماری استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که شبکه خبری بیبیسی ضمن تلاش برای حفظ اعتماد مخاطبانش، با تأیید و تقویت ایده مذاکره تحت هر شرایطی و نفی مقاومت، به توجیه بیشتر حملات اسرائیل در قیاس با حملات حماس پرداخته است. بیبیسی همچنین در کنار صلحطلب نشان دادن خود به القاء وجود شکاف میان حماس و مردم غزه میپردازد و در عینحال چهرهای مقتدر از ارتش اسرائیل به تصویر میکشد و به این ترتیب در عرصه روایتگری نوعی سوگیری یا عدم پایبندی به اصل روزنامه نگاری عینی را نشان میدهد.
https://gmj.ut.ac.ir/article_66456_2af92c30228e0dcfcf2a8f96335b778d.pdf
2015-03-21
جنگ 50 روزه
غزه
روزنامه نگاری عینی
بیبیسی فارسی
حماس
اسرائیل
سید محمد رضا
فیاضی
seied.mrf@gmail.com
1
کارشناس ارشد مدیریت رسانه، دانشگاه صدا و سیما، پژوهشگر مرکز پژوهش و سنجش افکار سازمان صدا و سیما
AUTHOR
محمد رضا
تقوی پور
taghavipour69@gmail.com
2
کارشناس ارشد مدیریت رسانه، دانشگاه صدا و سیما، پژوهشگر مرکز پژوهش و سنجش افکار سازمان صدا و سیما
AUTHOR
سیاوش
صلواتیان
salavatian@gmail.com
3
استادیار دانشکده ارتباطات دانشگاه صدا و سیما
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل رویکرد دانشجویان تحصیلات تکمیلی کتابداری و اطلاعرسانی به امکانات وب 2.0 : مطالعه موردی دانشگاه فردوسی و دانشگاه پیامنور مشهد
هدف این مقاله پژوهشی این است که میزان آشنایی و استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه فردوسی و پیامنور مشهد از ابزارها و امکانات وب2 را تعیین کرده و همچنین دیدگاه آنان را در مورد استفاده از این ابزارها مورد مطالعه قرار دهد. این پژوهش کاربردی به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی شاغل به تحصیل در رشته کتابداری و اطلاعرسانی در دو دانشگاه فردوسی و پیامنور مشهد بودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محققساخته استفاده کردیم. تعداد نمونه آماری طبق جدول مورگان 140 نفر بود که بر اساس نمونهگیری تصادفی طبقهای، پرسشنامه را به اعضای نمونه توزیع کردیم و 76 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که آشناترین ابزار وب2 در میان هر دو جامعه پژوهش، وبلاگ و ناآشناترین و کماستفادهترین ابزار، سایتهای فهرستنویسی اجتماعی بود. پراستفادهترین ابزار در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی، ویکی و در میان دانشجویان دانشگاه پیامنور، وبلاگ بود. بین نوع دانشگاه محل تحصیل و آشنائی دانشجویان با ابزارهای وب2 رابطه وجود داشت ولی بین نوع دانشگاه محل تحصیل و استفاده از این ابزارها رابطه وجود نداشت. همچنین، هر دو جامعه پژوهش، تأثیر استفاده از ابزارهای وب2 را در به اشتراکگذاری دانش با دیگران، در حد متوسط ارزیابی کردند به غیر از ابزار وبلاگ که تأثیر آن در به اشتراکگذاری دانش با دیگران بیش از حد متوسط بود.
https://gmj.ut.ac.ir/article_66457_890e754e93732ed9541e7b0af2a2a30f.pdf
2015-03-21
وب2
دانشجویان تحصیلات تکمیلی
کتابداری و اطلاعرسانی
دانشگاه فردوسی مشهد
دانشگاه پیامنور مشهد
ربابه
قرائی
balooch@staff.um.ac.ir
1
کتابدار، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ایرج
رداد
irajradad@imamreza.ac.ir
2
استادیار، گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه بین المللی امام رضا
AUTHOR
معصومه
تجعفری
tajafari@um.ac.ir
3
استادیارگروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعه میزان و نوع استفاده از ماهواره و رابطه ی آن با دینداری جوانانِ شهر و روستاهای سنندج
این مقاله، نتیجه یک مطالعه توصیفی ـ تبیینی از نوع علی ـ مقایسهای است که ابتدا به مطالعه میزان استفاده از ماهواره و نوع انتخاب کانالها، و رابطهی آن با میزان دینداری جوانان 18 تا 29 سال در شهرستان سنندج پرداخته است. سپس عوامل مؤثر بر میزان استفاده از ماهواره و تفاوت میزان استفاده در بین بینندگان شهری و روستایی این منطقه را نیز تحلیل کرده است. به لحاظ نظری، مساله تماشای تلویزیون ماهواره ای و اثر آن بر دینداری را با ترکیب نظریه «کاشت» و نظریه «عرفیشدن» پیتر برگر مورد استفاده قرار دادیم. به لحاظ روش شناسی نیز از پیمایش میدانی استفاده کردیم که در آن حجم نمونه بالغ بر 583 نفر از جوانان شهر و روستاهای سنندج در بازه زمانی 1391 ـ 92 می شد. برخی یافتههای پژوهش نشان میدهد که از یک طرف، متغیرهای «وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی»، «جنسیت» و «سن» فاقد رابطهی معنادار با میزان استفاده از ماهواره هستند. اما متغیرهای «وضعیت تأهل»، «تحصیلات» و «شغل» دارای رابطهی معناداری با میزان استفاده از ماهواره میباشند. از طرف دیگر این فرض که «میزان استفاده از ماهواره با میزان تعلق و پایبندی دینی رابطه معنادار دارد»، در بین بینندگان شهری تأیید شد اما در بین بینندگان روستایی تنها میتوان گفت که در دو بُعد اعتقادی و پیامدی، ماهواره به میزان اندکی موجب کاهش تعلق و پایبندی دینی شده است. چگونگی استفاده از ماهواره و نوع کاربرد آن (فرهنگی، سیاسی، تفریحی و اطلاعاتی) نیز بر میزان دینداری تأثیر معنادار نداشته است. نتایج آزمون t نیز نشان داد که تفاوت میزان استفاده از ماهواره در بین جوانان شهر و روستاهای سنندج معنادار نیست؛ با این حال بر مبنای نظریه «کاشت»، ماهواره در کنار عوامل دیگر در بین جوانان شهری به نسبت جوانان روستا با شدت بیشتری در چهار بّعدِ اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی منجر به تغییر نگرشها و رفتارهای دینی شده است.
https://gmj.ut.ac.ir/article_66458_086aa076dcd00ac722af4df41cf355a0.pdf
2015-03-21
ماهواره
دینداری
شهر و روستا
باورهای دینی
سنندج
حسین
میرزایی
hmirzaie@ut.ac.ir
1
دانشیار، گروه مطالعات توسعه اجتماعی، دانشگاه تهران
AUTHOR
نافع
باباصفری
nafebabasafari@gmail.com
2
دانشجوی دکتری، گروه مردم شناسی، دانشگاه تهران
AUTHOR