دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
14
2
2020
02
20
راهبردهای بازاریابی سازمانهای رسانهای از طریق رسانههای اجتماعی
1
21
FA
وحید
آقا محسنی
دانشجوی دکتری مدیریت رسانه پردیس البرز دانشگاه تهران
aghamohseni@ut.ac.ir
محمدرحیم
اسفیدانی
استادیار گروه آموزشی مدیریت،دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران
esfidani@ut.ac.ir
سیدمهدی
شریفی
مدیریت رسانه، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
sharifee@ut.ac.ir
عزت اله
عباسیان
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا همدان
abbasian@basu.ac.ir
10.22059/gmj.2020.76658
هدف از انجام این پژوهش عبارت است از: دستیابی به راهبردهایی مناسب در "بازاریابی سازمانهای رسانه ای" از طریق "رسانه های اجتماعی". در ابتدا با مطالعه و کنکاش متون مرتبط با تحقیق و همچنین تحقیقات پیشین، بنا به ضرورت و مناسبت موضوع از روش مصاحبه ی عمیق برای گردآوری اطلاعات استفاده گردید. نمونه آماری، سیوپنج تن از خبرگان، شامل: مدیران ارشد سازمانهای رسانه ای، استادان دانشگاه، پژوهشگران و کارشناسان رسانه ای هستند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، ابزار تحلیلی-کاربردی سوات است. بهطورکلی محقق با تجزیه و تحلیل یافتهها و با مقایسه ی نقاط قوّت و ضعف (عوامل داخلی)، تهدیدها و فرصتها (عوامل خارجی) و ترکیب و مقایسه قوّتها و فرصتها (SO)، ضعفها و فرصتها (WO)، قوّتها و تهدیدها (ST) و ضعفها و تهدیدها (WT) به نتایجی دست یافت که با انجام و رعایت این نکات میتوان راهکارهای مؤثّری در جهت اعمال راهبردهایی برای بازاریابی اجتماعی، در سازمانهای رسانه ای یافت. از جمله: لزوم آسیبشناسی جامع در سازمانهای رسانه ای ایران، لزوم بازنگری در اهداف و ساختارهای سازمانهای رسانه ای ایران، تشکیل شورای راهبردی جدید برای فضای مجازی و اجرای استراتژیهای مؤثر، بازنگری در چارت نیروی انسانی سازمانهای رسانه ای ایران، بهسازی در سامانههای فنّی سازمانهای رسانه ای ایران و لزوم تشکیل کمیتههای پژوهشی، تهیه محتوا در زمینه بازاریابی اجتماعی، مطالعه و تدوین محتوا برای شبکه های اجتماعی، تعامل با سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی و جذب مشارکتکننده اهمّ این نتایج است.
بازاریابی اجتماعی,راهبرد,سازمانهای رسانهای,شبکههای اجتماعی
https://gmj.ut.ac.ir/article_76658.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_76658_01059bcaeb3c6a4901111efddbe0b31d.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
14
2
2020
02
20
بررسی انتقادی مؤلفههای اجتماعی_فرهنگی فیلم «فروشنده» بر اساس الگوی لاکلا و موف
22
52
FA
عباسعلی
آهنگر
0000-0003-1288-1506
دانشگاه سیستان و بلوچستان
ahangar@english.usb.ac.ir
امیرعلی
خوشخونژاد
دانشگاه سیستان و بلوچستان
ali.z.khooshkhoonjad@gmail.com
سهیلا
خادمی
دانشگاه سیستان و بلوچستان
s.khademi1990@gmail.com
10.22059/gmj.2020.76659
سینما به بازنمایی واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد. تحلیل گفتمان انتقادی نیز واقعیتهای متن زبانی را با توجه به مؤلفههایی همچون ایدئولوژی، اجتماع، فرهنگ و سیاست بازنمایی میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی مؤلفههای گفتمان اجتماعی– فرهنگی فیلم «فروشنده» براساس ابزارهای گفتمانی لاکلا و موف (2001) است. در این راستا، متن کامل مکالمه ی فیلم «فروشنده» گردآوری شد. سپس، داده های کامل فیلم با استفاده از مؤلفههای گفتمانی مطرحشده در لاکها و موف (2001) مورد توصیف و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد؛ گفتمان فیلم «فروشنده» با نظام معنایی حول محور دال مرکزی «تجاوز» و دال های شناوری همچون «طبقه متوسط جامعه»، «توسعه و پیشرفت»، «فقر»، «پنهانکاری»، «روسپیگری»، «ترس از طرد شدن»، «دروغگویی»، «خشونت»، «خیانت»، «فروپاشی خانواده»، «جامعه باز»، «انتقام شخصی» و «مسخشدگی» منسجم شده است. بهعلاوه، در ابتدا، گفتمان های موجود در فیلم «فروشنده» مدرن و فردگرا است؛ ولی این فیلم درصحنه ی آخر گفتمان مذهبی را دوباره فعالسازی کرده است و گفتمان مدرن و فردگرا را در حاشیه قرار داده است. در ادامه، با بررسی مؤلفههای برجسته سازی و حاشیه رانی در شخصیت بازیگران فیلم«فروشنده» مشخص گردید که دال های «دروغگویی»، «مسخشدگی» و «فقر» در این فیلم برجسته شده است و دال های «تواضع و فروتنی»، «احترام به حریم خصوصی» و «خانوادهدوستی» به حاشیه کشیده شدهاند.
تحلیلگفتمان انتقادی,فیلم فروشنده,دال مرکزی,دال شناور,مفصلبندی
https://gmj.ut.ac.ir/article_76659.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_76659_aef17f781ced50b67e85d5cf342cd0cd.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
14
2
2020
02
20
رسانههایاجتماعی و هویّت جهانی، مطالعهی پلتفرم اینستاگرام
53
76
FA
مهری
بهار
علوم ارتباطات اجتماعی ، دانشکده علوم اجتماعی ، دانشگاه تهران ، تهران ،ایران
mbahar@ut.ac.ir
محمدجواد
بیژنی
علوم ارتباطات اجتماعی،دانشکده علوم اجتماعی ،دانشگاه تهران ،تهران ،ایران
mj.bijani@ut.ac.ir
10.22059/gmj.2020.76660
عاملیت نه به صورت صرف در دست آدمیان بلکه به صورت شبکهای بین آدمیان و غیر آدمیان ظهور پیدا میکند. فلسفهی تکنولوژی و به تبع فلسفهی رسانهها در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است؛ تمرکز این مقاله برروی عاملیت پلتفرم اینستاگرام است. اینکه چگونه این پلتفرم دارای کنشمندی میشود که هویّت جهانی را به وجود میآورد. چهار میانجیگر تکنیکی برونو لاتور شامل: ("ترجمه"، "ترکیب"، "نهانسازی بازگشت پذیر" و "واگذاری دستورالعملها") است؛ که میتوانند ابزاری باشند برای فهم ماهیّت و هستیشناسی پلتفرم اینستاگرام و با این چهار میانجیگر، توصیف، تحلیل و تبیینی از آن ارائه داد. اساس و ماهیّت پلتفرم اینستاگرام، "انسان" و به صورت خاص، "فردگرایی" است. که نزدیکترین پارادایم فکری به آن لیبرالیسم است. در نتیجه ی این تحقیق باتوجه به شاخصهایی که از اینستاگرام، از طریق میانجیگری تکنیکی لاتور به دست میآید؛ "هویّت جهانی" در بستر پلتفرم اینستاگرام محقق میشود.
فلسفهی تکنولوژی,فلسفهی رسانه,هویّت جهانی,اینستاگرام
https://gmj.ut.ac.ir/article_76660.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_76660_ce2401e5817562c3b3d8b13053484169.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
14
2
2020
02
20
طراحی و ارزیابی الگوی کارکردهای متنوّع شبکههای اجتماعی مجازی در ارتباطات میانفرهنگی قومی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاههای تهران)
77
105
FA
هادی
خانیکی
استاد گروه ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبائی
hadi.khaniki@gmail.com
زهره
زندیه
دانشجوی دکتری علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی
zohrezandiye@gmail.com
علی اصغر
کیا
استاد گروه روزنامه نگاری، دانشگاه علامه طباطبائی
keya@atu.ac.ir
10.22059/gmj.2020.78883
پژوهش حاضر درصدد طراحی و ارزیابی الگوی کارکردهای متنوّع شبکه های اجتماعی مجازی، در ارتباطات میان فرهنگی قومی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاههای تهران) بوده است. از این منظر، از طرح متوالی اکتشافی برای ارزیابی موضوع، بهره جسته است. بدین ترتیب که در فاز کیفی بواسطه ی انجام مصاحبه ی عمقی با20 نفر از دانشجویان دانشگاههای تهران، از اقوام مختلف، که به واسطه ی روش نمونه گیری هدفمند و نظری، انتخاب شده بودهاند؛ دادههای پژوهش گردآوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مورد تحلیل و الگوی مفهومی اندازه گیری شبکه ای کارکردهای شبکه های اجتماعی مجازی، در ارتباطات میان فرهنگی قومی برساخته شده است. نتایج فاز کیفی پژوهش نشان داد که الگوی کارکردهای شبکه های اجتماعی مجازی در ارتباطات میان فرهنگی قومی متنوّع و چندوجهی بوده و از سه مضمون فراگیر تأثیرات بین فرهنگی قومی، هویّت قومی و قوممحوری تشکیل شده است. در فاز کمّی پژوهش، به منظور ارزیابی و آزمون الگوی مفهومی برساخته شده، از مطالعه ی پیمایشی استفاده شده است. بدین ترتیب که با استفاده از ابزار پرسشنامه ی محقّق ساخته ی مأخوذ از مطالعه ی کیفی، داده های پژوهش از روی 384 نفر از دانشجویان دانشگاه های تهران که به واسطه ی روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و فرمول کوکران انتخاب شده بودهاند؛ گردآوری گردید. نتایج فاز کمّی پژوهش نشان داد: که الگوی کارکردهای متنوّع شبکه های اجتماعی مجازی، در ارتباطات میان فرهنگی از برازش لازم برخوردار میباشد.
شبکه های اجتماعی مجازی,ارتباطات میانفرهنگی,تأثیرات بین فرهنگی,هویّت قومی,قوممحوری
https://gmj.ut.ac.ir/article_78883.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_78883_17eb00674671ebf37f2d92441fe25b58.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
14
2
2020
02
20
امکانسنجی استفاده از روش تأمینمالیجمعی تولیدات نمایشی سازمان صداوسیما
106
130
FA
سیاوش
صلواتیان
0000-0003-3894-2792
استادیار دانشکده ارتباطات و رسانه دانشگاه صداوسیما
salavatian@gmail.com
بشیر
حسینی
دکتری ارتباطات، مدیر گروه علومنوینرسانه دانشکدهارتباطات و رسانه دانشگاه صداوسیما
saiedbashir@gmail.com
صابر
نوری محب
کارشناسی ارشد مدیریت رسانه، دانشگاه صداوسیما
sabernoorimoheb@gmail.com
10.22059/gmj.2020.76662
تأمینمالی تولیدات رسانهای، یکی از مسائل مهم در سازمان صداوسیما و از طرف دیگر، محدودیّت در روشهای فعلی تأمینمالی همیشه یک مشکل جدی برای این سازمان بوده است. یکی از روشهای جدید تأمینمالی در دنیا تأمینمالیجمعیاست. تأمینمالیجمعی این ایده را مطرح میکند که برای ساخت یک محصول الزاماً نیاز نیست به دنبال سرمایهگذاران بزرگ بود؛ میتوان سرمایههای کوچک اما متعدد را برای تحقّق آن جذب کرد. در این پژوهش؛ بهدنبال آن بودیم که آیا میتوان از این روش نوین و مشهور جهانی در تأمینمالی تولیدات نمایشی سازمان صداوسیما نیز بهره برد یا خیر؟ برای اینمنظور؛ روش دلفی انتخاب و در مرحله ی اول با 20 کارشناس مصاحبه انجامشد؛ بعد از تحلیل و تقلیل دادههای این مرحله، 52 گویه منحصربهفرد بهدست آوردیم. در راند دوم و سوم که بهصورت پرسشنامه ی ایمیلی انجامشد؛ به ترتیب 18 و 15 نفر از اعضای پنل دلفی حضور داشتند و در انتها به 34 گویه در قالب 12 دسته رسیدیم؛ ازاین بین 5 دسته جزو ظرفیتها و 7 دسته، جزو موانع تحقّق این مدل بود.<br /> آنتن گسترده ی صداوسیما، آشنایی مردم با مدلهای اقتصادی مشابه، شبکه ی توزیع وسیع، ازجمله مهمترین ظرفیتهای اشارهشده؛ عدم شفافسازی، ترس مدیران از اثرگذاری مردم در فرهنگ و نیاز مالی بالا در تولیدات نمایشی، ازجمله مهمترین موانع اشارهشده برای تحقّق مدل تأمینمالیجمعی برای تولیدات نمایشی سازمان صداوسیما بود. درنهایت: باتوجه به گویههای بهدستآمده، میتوان گفت که صداوسیما میتواند از تأمینمالیجمعی بهره ببرد؛ اما مقدمه ی این بهرهبرداری تغییراتی در رویکردها، سازوکارها و ساختارها را میطلبد که در بخش نتیجهگیری بهعنوان پیشنهادهای کاربردی ارائه گردیده است.
تأمینمالیجمعی,تولیدات نمایشی,سازمان صداوسیما,اقتصاد رسانه,جمعسپاری
https://gmj.ut.ac.ir/article_76662.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_76662_35d4e9a219bc364005bc2773e7105e63.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
14
2
2020
02
20
کاوش کیفی ادراک دانشجویان بلوچ از بازنمایی هویّت بلوچها در رسانههای جمعی؛ مورد مطالعه: دانشجویان بلوچ تحصیلات تکمیلی
131
163
FA
عبدالطیف
کاروانی
0000-0003-0819-9002
جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز
abdollatifkarevani@yahoo.com
اسفندیار
غفاری نسب
دانشیار جامعه شناسی، دانشگاه شیراز
ghafari.na@gmail.com
10.22059/gmj.2020.76663
تحقیق حاضر با هدف کاوش کیفی ادراک دانشجویان بلوچ تحصیلات تکمیلی، ازبازنمایی هویّت بلوچها در رسانههای جمعی: (صدا و سیما، سینما، شبکه ی استانی و شبکههای اجتماعی مجازی) در میان دانشجویان بلوچ در دانشگاههای دولتی انجام شده است. در این تحقیق، از نظریه ی زمینهای استفاده شدهاست. مشارکتکنندگان تحقیق، دانشجویان بلوچ مقطع ارشد و دکترای دانشگاههای دولتی بودهاند. دادهها از طریق مصاحبه ی عمیق به دست آمده است. مصاحبهها تا رسیدن به اشباع نظری در خصوص مقولات مختلف مورد مصاحبه، ادامه پیدا کردند. تحلیل دادهها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتیجه تحلیل دادهها، دستیابی به شش مقوله ی محوری و یک مقوله ی هسته بوده است. مقولات محوری عبارتاند از: بازنمایی غیرواقعی و منفی از هویّت بلوچها در صدا و سیما، شبکه ی استانی و بازنمایی غیرواقعی از هویّت بلوچها، مدیریت ایدئولوژیک و سیاسی و غیریت سازی از هویّت بلوچها، کلیشه سازی رسانهای و نگاه منفی سایر مردم ایران به هویّت بلوچها، برساخت منش منفی در مورد هویّت بلوچها در فیلمهای سینمایی و فضای مجازی و بازنمایی واقعگرایانه از هویّت بلوچها. مقوله ی هسته نیز عبارت است از: بازنمایی منفی و کلیشه سازی هویّتی منفی از بلوچها در صدا و سیما و سینمای داخلی.
بازنمایی,کلیشهسازی,هویّت بلوچها,کاوش کیفی
https://gmj.ut.ac.ir/article_76663.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_76663_b54eb2005d8d35c173304cb3756c86fb.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
14
2
2020
02
20
مطالعهای درباره رضایت شغلی در میان روزنامهنگاران افغان
164
181
FA
عادله
کبیری
دانشگاه هرات
adelkabiri110@gmail.com
بشیراحمد
بهروان
دانشگاه هرات
behrawanbashir@gmail.com
10.22059/gmj.2020.76664
این تحقیق به دلیل دستیابی به میزان و عوامل کاهش رضایت شغلی روزنامهنگاران افغان انجامشده است. هرزبرگ از عوامل نگهدارنده و انگیزشی بهعنوان دو گروه عوامل تأثیرگذار در رضایت شغلی نامبرده است و بروفی چگونگی دستیابی به انتظارات و امیدهای کارمندان را عامل رضایت یا نارضایتی شغلی میداند؛ این تحقیق با تکیهبر نظریات هرزبرگ و بروفی انجامشده است. رویکرد این تحقیق ترکیبی از روشهای کمی و کیفی است طوری که در مرحلهی اول با استفاده از پرسشنامهی آنلاین، میزان رضایت شغلی روزنامهنگاران افغان را به دست آوردیم و در مرحله ی بعد با استفاده از مصاحبههای عمقی عوامل کاهش رضایت شغلی نزد ژورنالیستان افغان را جستجو کردیم. نتایج رویکرد کمی این تحقیق نشان میدهد که اکثریت خبرنگاران افغان از شغل خود رضایت کامل ندارند و یافتههای کیفی این تحقیق نشان میدهند که نارضایتی ژورنالیستان افغان، مبتنی بر نظریات هرزبرگ، محصول عواملی ازجمله: حقوق کم، تهدیدهای امنیتی، تبعیض جنسیتی، نبود آزادی حرفهای، ناپایداری منزلت اجتماعی، نبود زمینههای انکشافی، نبود مصونیت شغلی و دسترسی کم به اطلاعات است که در درجههای مختلف شدّت روی نارضایتی آنها تأثیرگذاشته است.
رضایت شغلی,نظریهی دوعاملی هرزبرگ,روزنامهنگاران افغان
https://gmj.ut.ac.ir/article_76664.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_76664_462651d1e24cd69078204886988c87f4.pdf