دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
15
2
2021
02
19
تحلیل نقش ادمن در تبلیغات تلویزیونی
1
24
FA
نادر
امیری
0000-0001-8007-9318
استادیار، گروه جامعهشناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
amirinad@gmail.com
فراز
یاوری
کارشناس ارشد هنر، پژوهشکدۀ توسعۀ کالبدی، سازمان جهاد دانشگاهی، کرمانشاه
fyavari@gmail.com
10.22059/gmj.2020.84944
تبلیغات تلویزیونی، به عنوان محصولی فرهنگی با طیف وسیعی از مخاطبان می تواند به عنوان متنی<br />ایدئولوژیک مورد تحلیل قرار گیرد. از طرفی این آثار تصویری، برای جذب مخاطب بیشتر باید انواع<br />محدودیت ها و ممنوعیت ها را رعایت کند و از طرف دیگر، برای تغییر سبک زندگی مخاطبان و<br />تشویق آن ها به مصرف کالای مورد نظرشان، باید هدف تغییر جامعه را دنبال کند. این پژوهش در نظر<br />دارد با الهام از روش خاص ریچارد سایمون، و البته جرح و تعدیل و بسط آن، به تحلیل تبلیغات<br />تلویزیونی شبکه های سراسری در تابستان 99 بپردازد. از میان تمام تبلیغات، بنا بر پیش فرض های<br />روش شناختی تحقیق، تعدادی از آن ها برای ارائۀ یک روایت معنی دار انتخاب شده و مورد تحلیل قرار<br />می گیرند. در این روش نقش های مشتری، کالا و ادمن سه نقش اصلی هستند که در این مقاله به<br />تحلیل حضور نقش ادمن در تبلیغات، به صورتی کاربردی پرداخته می شود. همچنین در نظر داریم<br />در کنار تحلیل مطالعۀ موردی پژوهش، انواع حضور ادمن و طبقه بندی آن را، به عنوان هدفی فرعی<br />دنبال کنیم.
تبلیغات تلویزیونی,رسانه,روایت شناسی,ادمن,نظریه ادبی
https://gmj.ut.ac.ir/article_84944.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_84944_6e920843aa1dc34e2f66f2068a9fcbe8.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
15
2
2021
02
19
تحلیل فیلم غیرحرفه ای مرگ
25
58
FA
لیلی
چولیارکی
استاد، گروه رسانه و ارتباطات، ال اس ای.
10.22059/gmj.2020.84945
این مقاله به مطالعه فیلمهای غیرحرفهای مرگ در برخی پایگاههای خبری غربی میپردازد و درصدد پاسخگویی به پرسشهای زیر است: نمایش مرگ واقعی برای جلب توجه دربارة مکان فیلم جنگی غیرحرفهای در اخبار به ما چه میگوید؟ بدنهای درحال مرگ در این ویدئوها چه حقیقتی را انتقال میدهند و حقیقت آنها چگونه شیوههای مشاهدة مرگ-در-نبرد را در اخبار شکل میدهند؟ این مقاله با بحث دربارة سه نمونه فیلم غیرحرفهای، قاببندی این خبرها را مورد مطالعه قرار میدهد: مرگ قذافی (2011)، سر بریدن داعش (2014) و قربانیان غیرنظامی سوری (2013). این سه مورد گونهشناسی مختصری از مشاهدة گوشت و خون و مرگ در مطبوعات انگلیس را میسازند و نشان میدهند چگونه پایگاههای خبری این بدنها را بهمنظور ایجاد ترکیب نوظهوری از آیینهای اصالت تنظیم میکنند: 1) پزشکی قانونی دیجیتال (تأیید فنی رویداد مرگ و یا قاببندی روایی)، و جانبخشی مجدد بدنها و همچنین حقیقت آنها. نتایج نشان میدهند که از طریق این دو سازوکار، اخبار مربوط به مرگ ناشی از نبرد، کمتر با اصالت نهادی روزنامهنگار درگیر ارتباط دارند و بیشتر به صحت فنی و تشدید عاطفی مربوط هستند. «ذائقه و نزاکت» بهعنوان عملکرد «هنجارسازی» تصاویر متجاوز را با حساسیتهای فرهنگی غرب تنظیم میکند. قاببندی روایی، نه تنها با دربرداشتن ارزش اطلاعاتی بلکه با داشتن ارزش عاطفی، بدنهای مرده یا درحال مرگ ناشی از نبرد را اعتبار میبخشد. درحالیکه این کار برای برخی از مرگها قابلیت دیدن تقدیسکننده را حفظ میکند و برای دیگران تخریب میکند، حق جهانی داشتن شأن در مرگ را برای قربانیان غیرغربی انکار میکند و به بازتولید روابط جغرافیای سیاسی قدرت بین مردم غربی و غیرغربی کمک میکند.<br />
فیلم غیرحرفه ای دربارۀ مرگ,پایگاه های خبری غربی,قاب بندی در خبرها,بازسامان مرگ,بدن های آسیب دیده ناشی از خشم عمومی
https://gmj.ut.ac.ir/article_84945.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_84945_5a2c8f96163d270a13e13c9352116444.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
15
2
2021
02
19
پوشش خبری کرونا در تلویزیون تجاری افغانستان؛ «سندروم درسدن» و مسئله نیازهای روانی اجتماعی مخاطبان
59
77
FA
نجیب الرحمن
حدید
استادیار، دانشکدۀ ژورنالیسم و ارتباطات جمعی، دانشگاه هرات
10.22059/gmj.2020.84946
نخستین گزارشها در مورد شیوع ویروس کرونا در افغانستان در ماه حوت/ اسفند سال 1398 در سرخط اخبار رسانهها قرار گرفت. انتشار سریع ویروس به رقابت و سرعت در اطلاعرسانی، بین رسانههای مختلف در کشور، افزود. در این میان، نقش کانالهای تجاری تلویزیونی، بهدلیل تسلط بر عرصۀ رسانهای در کشور، برجستهتر به نظر میرسد. پوشش لحظهبهلحظۀ گسترش جغرافیایی ویروس، خارج از مرزهای چین، و افزایش روزافزون آمار قربانیان و مبتلایان در کشورهای دور و نزدیک، بهنظر میرسد دامنۀ نگرانیهای عمومی، بهویژه باتوجهبه شرایط و امکانات ملی، را گسترش داد.<br /> مسئلۀ اساسی، چگونگی پوشش خبری بحران ناشی از انتشار کرونا است، که بهنظر میرسد با بهکارگیری الگوی «سندروم درسدن»، به پیامدهای روانی- اجتماعی خبرها توجه نمیکند. کانالهای تجاری، بر مبنای سیاست تمرکز بر رویدادهای حاوی «برخورد» بر زوایای «جنجالبرانگیز» یک خبر تمرکز میکنند.<br /> این مقاله، با رویکرد عرفی در روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعۀ مجموعۀ خبری ساعت شش تلویزیون خصوصی <em>طلوع</em>، بهعنوان تلویزیون تجاری پیشگام در افغانستان، پرداخته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد، پیروی از الگوی "سندروم درسدن" در پوشش خبری بحران ناشی از انتشار ویروس کرونا در این رسانه، با مسئولیت اجتماعی رسانه برای «ایجاد آرامش» در تعارض قرار دارد و به این ترتیب، مقولههای استخراجشده از این مطالعه با عناوین «ترسآفرینی»، «ایجاد نگرانی» و «ایجاد ناامیدی» قابل مطالعه هستند.
تلویزیون تجاری,سندروم درسدن,ترس آفرینی,ناامیدی,نگرانی
https://gmj.ut.ac.ir/article_84946.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_84946_88865460668febf5cdaa40e31c3b582b.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
15
2
2021
02
19
تحلیل کارکرد فن اقناع در کارزارهای تبلیغاتی فاکوپا
79
105
FA
نجیبه
رحمانی
مدرس، گروه گرافیک، دانشکدۀ فنی نرجس، سمنان؛ نویسنده مسؤول
alecto.r@yahoo.com
سارا
صادقی نیا
استادیار، گروه تلویزیون و هنرهای دیجیتال، دانشکدۀ هنر، دانشگاه دامغان
10.22059/gmj.2020.84947
تبلیغات در هر عرصه ای به خصوص حوزۀ تجارت از ارکان ارتباط جهان معاصر محسوب می شود.<br />تبلیغات موفق برپایۀ اصولی چون روان شناسی تبلیغ و شناخت بازار هدف استوار است؛ از این جهت<br />فاکوپا « شرکتی که در دهۀ سی پایه گذاری شد، یکی از موفق ترین بنگاه های تبلیغاتی ایران است».<br />فاکوپا با به کار گرفتن کارزارهای تبلیغاتی که پدیدۀ نوظهور در تبلیغات نوپای ایران به حساب می آمد؛<br />توانست تحولی در تبلیغات به وجود آورد. بسیاری از روش های تبلیغاتی این شرکت برای اولین بار در<br />ایران تجربه شد. فاکوپا بیش ازآنکه برقابلیت های بصری و تصویری تبلیغات استوار باشد بر<br />روان شناسی تبلیغات متمایل بود که تأثیر شگرف آن را در تبلیغات، انتظاری، تلقینی و ترغیبی و...<br />می توان دید. در این مقاله باتوجه به مباحثی چون تبلیغات و الگوهای ارتباط و همچنین تبلیغات و<br />مؤلفه های روان شناسی به مطالعۀ کارزارهای تبلیغاتی فاکوپا پرداخته می شود. این پژوهش به روش<br />توصیفی تحلیلی و به شیوۀ اسنادی با تورق روزنامۀ اطلاعات و گردآوری کارزارهای تبلیغاتی فاکوپا -<br />در دهۀ سی و چهل صورت گرفته است. هدف از این امر، شناخت حوزه های تبلیغات، روان شناسی<br />تبلیغات و جایگاه آن در تاریخ تبلیغات ایران است.
تبلیغات,روان شناسی تبلیغات,فاکوپا,کارزار تبلیغاتی,اقناع مخاطب
https://gmj.ut.ac.ir/article_84947.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_84947_d878fc0aa4d5a3016967a5970fb3dbd1.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
15
2
2021
02
19
انیمیشن های فانتزی و تخیل کودکان: یک مطالعه کیفی
107
135
FA
احسان
شاه قاسمی
0000-0002-8716-5806
استادیار، گروه ارتباطات، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه تهران؛ نویسنده مسؤول
shahghasemi@ut.ac.ir
مریم
خالقی پور
کارشناس ارشد ارتباطات، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
khaleghipoor@ut.ac.ir
10.22059/gmj.2020.84948
پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی، تلاش می کند تا به مطالعۀ رابطه میان انیمیشن های فانتزی<br />محور و تخیل کودکان بپردازد. برای نیل به این هدف با 65 کودک پسر و دختر در سنین 6 تا 12<br />سال مصاحبۀ نیمه استاندارد انجام شده است. کودکان در دو گروه جداگانه مورد مطالعه قرار گرفتند و<br />مصاحبه های به دست آمده تحلیل، کدگذاری و مقوله بندی شدند. نتایج نشان داد که تخیل کودکانی که<br />برنامه های فانتزی محور را زیاد تماشا می کردند، معطوف به فضای انیمیشن ها و شخصیت های<br />موردعلاقه شان بود و تخیل آنها بیشتر صرف تفکر یا تغییر در داستان های این برنامه ها می شد. همچنین<br />تصویر ذهنی کودکان در این گروه از آیندۀ جهان، تصویری متشکل از واقعیت و فانتزی بود و میان<br />خود واقعی و خود ایده آل کودکان فاصلۀ بسیاری وجود داشت. اما کودکانی که برنامه های فانتزی<br />محور را کم تر تماشا می کردند، بیشتر در باب آیندۀ دور و نزدیک و علل وقایع پیش آمده تفکر<br />می کردند. تصویر ذهنی کودکان در این گروه از آیندۀ جهان، تصویری واقعیت محور بود و میان خود<br />واقعی و خود ایده آل کودکان فاصلۀ منطقی برقرار بود. به عنوان نتیجه، داده های به دست آمده در<br />پژوهش حاضر نشان داد که کودکانی که برنامه های فانتزی محور را زیاد تماشا می کنند، همیشه در<br />چارچوب امر فانتزی، تخیل می کنند.
کودکان,تخیل,جهان مجازی,انیمیشن,جهان واقعی
https://gmj.ut.ac.ir/article_84948.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_84948_0ad889d35e275358e604baedba2fcc0c.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
15
2
2021
02
19
نقش قهرمان در فیلم درباره الی ساخته اصغر فرهادی براساس اندیشه هگل
137
153
FA
اسداله
غلامعلی
0000-0002-5193-1660
استادیار، گروه سینما، دانشکدۀ هنر، دانشگاه دامغان
rebwargholamali@gmail.com
10.22059/gmj.2021.84962
قهرمان محق اصطلاحی است که از فلسفه و تحلیل هگل 1 در باب تراژدی استخراج شده است. هگل<br />با توجه به دستگاه فلسفی اش، تراژدی آنتیگونه 2 نوشته سوفوکل 3 را تحلیل کرد و استنباطش این بود<br />که در این تراژدی نبرد بین دو آگاهی صورت گرفته است. در واقع هگل با تحلیل نمایشنامۀ آنتیگونه<br />اثر سوفوکل مفهوم جدیدی از قهرمان را ارائه داد و ادعا کرد که تراژدی نبرد میان دو نیروی خیر است<br />نه جدال خیر با شر. نظریۀ هگل در باب قهرمان تراژدی می تواند سرآغازی برای قهرمان در تراژدی<br />مدرن باشد. تراژدی مدرن درعین حال که شباهت هایی با تراژدی یونان باستان دارد، ویژگی های<br />منحصربه فردی دارد که آن را با تراژدی کلاسیک متمایز می سازد. فیلم درباره الی ساختۀ اصغر فرهادی<br />آدم هایی را به تصویر می کشد که با هم بر سر مسئله ای به نزاع و جدال می پردازند؛ اما به نظر می رسد<br />این شخصیت ها، فقط قهرمانانی محق هستند که تفکرشان با هم متفاوت است. در پژوهش حاضر که<br />به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهدۀ فیلم انجام شده است، علاوه بر -<br />تحلیل تراژدی یونان و تراژدی مدرن و تفاوت ها، تلاش شده است مفهوم و نقش قهرمان را براساس<br />دیدگاه هگل در فیلم درباره الی مورد مطالعه قرار گیرد.
سینما,قهرمان,درباره الی,هگل,اصغر فرهادی
https://gmj.ut.ac.ir/article_84962.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_84962_c9b70acc076f70d8bb027dfcc340e083.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
15
2
2021
02
19
دیگربودگی، چندصدایی و گفت وگومندی در هنر تعاملی
155
176
FA
نسترن
نوروزی
0000-0001-6451-8982
استادیار، گروه معماری، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه ؛ نویسنده مسؤول
n.norozi@razi.ac.ir
مجید
حاتمی
کارشناس ارشد زبانشناسی، دانشگاه پیام نور، واحد تهران جنوب
hatami.mj@gmail.com
10.22059/gmj.2020.84950
هنر تعاملی شاخه ای از هنر جدید است که اساس آن بر تعامل مخاطب با اثر هنری، هنرمند و نیز<br />دیگر مخاطبان است. در این ژانر هنری مخاطب از حالت انفعالی خارج شده، در فرایند خلق اثر هنری<br />بنا به اندیشه و سلیقة خود، نقش آفرینی می کند. بنابراین اثر هنری در هنر تعاملی ترکیبی از صداها و<br />اندیشه های مخاطبان است که با سهیم شدن در تجربه ای مشترک و در چارچوب طرح ریزی شدة آن با<br />یکدیگر به تعامل و گفت وگو می پردازند. این ویژگی ها در هنر تعاملی قابل انطباق با اندیشه های<br />میخائیل باختین است که به اهمیت مخاطب و مشارکت او در تولید اثر اشاره دارند. هدف این<br />پژوهش ارزیابی ویژگی های هنر تعاملی و جایگاه مخاطب در آن، مطابق با اندیشه های باختین است.<br />این پژوهش در جستجوی پاسخ این پرسش ها است: رابطة هنر تعاملی با اندیشه های باختین چگونه<br />است؟ براساس این رابطه، نقش و جایگاه مخاطب در ایجاد اثر هنری تعاملی چگونه تبیین می شود؟<br />این پژوهش با هدف بنیادی و روش تحلیلی تطبیقی انجام شده و تجزیه و تحلیل داده ها نیز به -<br />صورت کیفی صورت گرفته است. در بیان نتایج آن می توان گفت مشارکت و حضور مخاطب در هنر<br />تعاملی، تنها یک رویداد ذهنی نیست، بلکه بخشی جدایی ناپذیر از فرایند آفرینش هنری است که بر<br />خروجی آن نیز تأثیر می گذارد و اثر هنری تعاملی، بنا به مشارکت و تعامل مخاطبان و دریافت کنندگان<br />آن با اثر، هنرمند و دیگر مخاطبان واجد ویژگی های دیگربودگی، چندصدایی و<br />گفت وگومندی است.
هنرتعاملی,مخاطب,دیگربودگی,چندصدایی,گفت وگومندی
https://gmj.ut.ac.ir/article_84950.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_84950_42c360da8a2d846e2062065d63a73ef3.pdf
دانشگاه تهران
مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی
2008-0468
15
2
2021
02
19
معرفی و نقد کتاب «ساخته شدن فرهنگ های در تبعید؛ کانال های تلویزیونی ایرانی در لس آنجلس»
177
185
FA
سید میلاد
موسوی حق شناس
0000-0002-0344-7268
دانشجوی دکتری ارتباطات، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
milad.mousavi@ut.ac.ir
10.22059/gmj.2020.84951
کتاب «ساخته شدن فرهنگ های در تبعید؛ کانال های تلویزیونی ایرانی در لس آنجلس » نوشتۀ حمید نفیسی به وسیلۀ انتشارات دانشگاه مینه سوتای آمریکا در سال 1993 به چاپ رسیده است. این پژوهش یک مطالعۀ موردی مفصل و قوم نگارانه بر روی برنامه های تلویزیونی ای است که برای ایرانیانِ مهاجرت کرده در لس آنجلس تولید می شود. کتاب «ساخته شدن فرهنگ های در تبعید» به این موضوع می پردازد که چگونه تلویزیون سعی دارد از طریق ایجاد تعامل بین امر نو و امر کهن، فردگرایی و سنت گرایی و میان بت واره کردنِ سرزمین گمشدۀ مادری و پذیرش مصرف گرایی ایالت متحده به ایرانیان مهاجر و بی وطن کمک کند تا وضعیت تبعید را به قومیت و وضعیت در آستانه بودن را به ادغام در جامعۀ میزبان تبدیل کنند. این کتاب با شاخه های متنوع مطالعات فرهنگی از جمله مطالعۀ تلویزیون، تحلیل جهانی شدن، جهان وطنی و چندفرهنگی بودن در تعامل است.
فرهنگ های در تبعید؛ تلویزیون ایرانیان خارج از کشور؛ جهانی شدن؛ مطالعات فرهنگی؛ ایالات متحده؛ ایرانیان مهاجر؛ دایاسپورا؛ چند فرهنگی,حمید نفیسی
https://gmj.ut.ac.ir/article_84951.html
https://gmj.ut.ac.ir/article_84951_d2619eb047f9720afdedf285416697fd.pdf