دانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04684220090923A Comparative Study on the Structure and the Content Covering of Political Events of Iran in National and International Websitesمطالعه تطبیقی ساختار و نحوه پوشش اخبار ایران در تارنماهای ملی و بین المللی (تحلیل محتوای مطالب سیاسی تارنماهای خبری ایرنا، بی بی سی فارسی و صدای فارسی آمریکا)66567FAحسینافخمیاستادیار گروه ارتباطات اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطباییعلیرضاعبداللهدانشجوی دکتری ارتباطات اجتماعی گروه ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article19700101The objective of this study is to offer a comparative analysis of the structure and the content covering of political events of Iran by national and international websites. The structure of the research was based on then logic of content analysis. The main focus of this paper is on a comparative study on the structure and the content covering of political events among IRNA website as an Iranian official news agency and BBC-Persian and VOA sites. We will examine how these sites chose to put their emphasis on Iran’s political events. Statistical society in this study is consisted of all Iran news in the area of political and foreign affairs. The study was done in six-month period from January to June 2008. The sample size of this study included some 571 news and the sampling was done based on a random and systematic sampling during a two-week period. The unit of analysis was considered to be news. Descriptive and analytical findings indicate that there is a difference between IRNA, BBC-Persian and VOA. Each of the three websites put emphasis on “who” and news values considering the issue of reputation of the prominent people. This tendency indicates their personal idealism. All the news in the three websites is considered not to have been produced by the site and the share of IRNA in unproductiveness is more than the other three. Nuclear weapon was the main topic of the mentioned sites. A greater volume of news in IRNA and VOA were based on “hard news’ than BBC while BBC focused more on “soft news” along with follow-up information. News websites mostly use “photo” from all the facilities of multi-media. Unlike IRNA, BBC and VOA used more E-mail that was relevant to the subject matters of their sites.این مقاله به مطالعه تطبیقی ساختار و نحوه پوشش اخبار مربوط به ایران در تارنماهای ایرنا، بی بی سی فارسی و صدای آمریکا-فارسی می پردازد. داده های این مطالعه به روش تحلیل محتوا جمع آوری و تحلیل شده است. این پژوهش با هدف مقایسه ساختار و نحوه پوشش خبری تارنماها (وب سایت ها)ی ایرنا بهعنوان خبرگزاری رسمی ایران با تارنماهای دو شبکه رادیو- تلویزیونی برون مرزی فارسی زبان بی.بی.سی و صدای آمریکا با تأکید بر اخبار و رویدادهای سیاسی مربوط به ایران، انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه، مطالب خبری مرتبط با ایران در حوزه سیاست و امور خارجی است که در سه تارنمای مورد مطالعه، طی دو هفته آماری و در یک دوره ششماهه (سه ماه آخر سال 1386 و سه ماه نخست 1387) ارائه شده است. حجم نمونه این تحقیق نیز شامل 571 خبر است که به روش نمونهگیری سیستماتیک احتمالی طی دو هفته آماری (از هر دو هفته یک روز) انتخاب شده است. واحد تحلیل نیز در این تحقیق "خبر" تعریف شده است. یافته های تحقیق در دو سطح توصیفی و تبیینی ارائه شده است. در جداول توصیفی مشخص شده است که نوع ساختار و نحوه پوشش اخبار در سه تارنمای ایرنا، بی.بی.سی فارسی و صدای فارسی آمریکا با هم تفاوت دارند. هر سه تارنما عنصر "که" و ارزش خبری "شهرت" را با برجستگی خاصی مورد تاکید قرار دادهاند که این موضوع، نشاندهنده "شخصگرا بودن و جهت گیری گفتمانی آنهاست. همچنین بیشتر اخبار انتشار یافته در این سه تارنما "غیرتولیدی" است که از این منظر، سهم ایرنا از دو تارنمای دیگر بیشتر است. از نظر موضوعی موضوع هستهای ایران، کانون توجه اصلی سه تارنمای مورد مطالعه بوده است. تاکید تارنمای ایرنا و صدای آمریکا بیشتر بر "سختخبر" و بی.بی.سی بیشتر به "نرمخبر" یا انعکاس رویداد همراه با اطلاعات تکمیلی بوده است. از میان امکانات تعاملی و چندرسانه ای مورد استفاده در تارنماهای خبری، بیشترین استفاده از "عکس" بوده است. اما برخلاف ایرنا، بی.بی.سی و صدای آمریکا از ایمیل و پیوند با موضوعات و سایتهای مرتبط نیز استفاده زیادی کردهاند.https://gmj.ut.ac.ir/article_66567_fc390c8632c48d8770e34ca25ad7606e.pdfدانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04684220090923Selling Journalism Educational Content; an analysis of the latest Modes of Commercialization in Media Contentفروش "محتوای آموزشی" جدیدترین شیوه درآمد زایی در اقتصاد رسانهای66568FAیحییکمالی پوراستاد رسانه و هنر گروه ارتباطات و هنرهای خلاق دانشکده ارتباطات دانشگاه پوردوسید محمدقره باغدانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات ارتباطات دانشگاه علوم و تحقیقاتJournal Article19700101This paper is the result of a research project that was done on a sample of international media agencies which are involved in Journalism as well as in commercial activities. In this regard, the first question that we will be dealing with, here, is how these media cartels get involved in commercial activities for revenue purposes, in addition to their normal money-making activities that mainly is done through selling news, photos and commercial advertising? The second question deals with the issue of factors involved in making skills performed by reporters of BBC, CNN, Reuters, French News Agency, Associated Press to be precedent over skills performed by reporters of less famous media agencies. We will also examine the comparative educations between European and American schools of Journalism and that of Iranian counterparts. The objective of this comparison is to understand what are missing in the process of educating reporters and journalists in Iran so we can come of with solutions to mend the Iranian media economic system for a better and more effective journalism in Iran. The findings indicate that the media cartels use new modes of money-making alongside the traditional modes of commercial advertisements and infotainment. The new modes of educational contents are in fact the new ways of money-making that are used to increase their revenue. This has led them to be more significant not only because of their media activities but also because of their educational activities.این مقاله بر اساس برخی از نتایج یک طرح پژوهشی و به منظور پاسخ به این پرسش طراحی شده است که رسانه های پیشرفته و کارتلهای رسانهای علاوه بر آگهی، فروش خبر و عکس از چه روش دیگری برای درآمدزایی استفاده میکنند؟ به نظر ما این رسانهها نخست آنکه همانند شرکتهای تجاری عمل میکنند و دو دیگر آنکه، رفتار رسانه ای خود را بر مبنای مدلهای رسانه ای تجاری توسعه میدهند و به همین دلیل هم به دنبال توسعه روشها جدید درآمدزاییاند. این مقاله، همچنین به این پرسش پاسخ میدهد که چه عاملی سبب میشود که خبرنگاران رسانههایی مانند بی.بی.سی، سی.ان.ان، رویترز، خبرگزاری فرانسه، آسوشیتدپرس و مانند اینها از تخصصها و ویژگیهای برجستهای نسبت به دیگران برخوردار باشند؟ از دیگر پرسشهای پژوهشی این تحقیق این است که چه تفاوتی میان کلاسهای آموزش روزنامهنگاری، مدرسان و منابع آموزشی کشورمان با اروپا و آمریکا وجود دارد؟ علاوه بر این، شیوههای جدید کسب درآمد از راه فروش محتوا، برونسپاری امر آموزش به هابهای بزرگ آموزشی و رسانهای و تبدیل شدن آموزش رسانهای به صنعتی نرمافزاری در اقتصاد رسانهای از جمله موضوعاتیاند که در این مقاله به آنها پرداخته میشود. علاوه بر بیان تفاوتهای موجود در شیوههای آموزش روزنامهنگاری میان مراکز رسانهای غربی و کشور ما پیشنهاداتی هم که برآمده از نتایج تجربی این پژوهش است برای بهبود امر آموزش و درآمدزایی در رسانههای داخلی ارایه میشود. آنچه که این مقاله به منزله نتیجه به آن میپردازد نشان از آن دارد که رسانههای بزرگ و اقتصادی جهان که در اینجا ما آنها را به عنوان کار تلهای رسانه ای ـ اقتصادی دسته بندی کردهایم، شیوههای جدیدی را برای کسب درآمد انتخاب کرده و علاوه بر استفاده از آگهیهای تجاری و رپورتاژهای خبری از این شیوههای جدید نیز سود میبرند. از آن جمله میتوان به "فروش محتوای آموزشی" اشاره کرد که در رسانههایی مانند رویترز، بی.بی.سی، تامسون، خبرگزاری فرانسه و مانند آن، استفاده میشود. این شیوه در سالهای اخیر که امر آموزش و روزنامهنگاری حرفهای اهمیتی دوچندان برای رسانه ها پیدا کرده است درآمدهای هنگفت میلیون دلاری را نصیب این گونه رسانه ها کرده است.https://gmj.ut.ac.ir/article_66568_f8aa647c2a8569072b74c9193cb762bc.pdfدانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04684220090923A Discourse Analysis on Larry King’s Interview with Iranian President Compared to His Interview with Three Other Presidentsتحلیل گفتمان مصاحبه لری کینگ با رئیس جمهور ایران و مقایسه آن با سه رئیس جمهور دیگر66569FAحسنبشیرگروه ارتباطات، دانشگاه امام صادق (ع)علیفرقانیدانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشکده صدا و سیما دانشگاه صدا و سیماJournal Article19700101This paper examines the comparative discourse analysis presented in Larry Kings interviews with Ahmadinejad and the three other interviewees, Vladimir Putin, the former president of Russia; 2- General Paviz Mosharraf , the Former president of Pakistan, and; 3-Viktor Yushchenko (president of Ukraine). Larry king used these interviews to create a new wave of media infotainment content, which we claim to represent a discourse here. Larry King, the celebrated showman of CNN, interviewed Iranian president Mahmoud Ahmadinejad, On September 23, 2008. This interview stimulated various reactions both in Iran and in the U.S. but never was dealt with scientifically in Iran. Here, we will deal with the problematic of Larry King’s discursive interviews by setting the aim of this comparative discourse analysis to be an answer to the following questions: What functions do these sorts of interviews have? Who are the target groups and main audience of these interviews? Are they set to be U.S. general public? Or people of interviewees country? Or global public opinion? Or politicians and the elites?این مقاله به تحلیل گفتمان رسانه ای مصاحبه های لری کینگ با چهار رئیس جمهور ایران، روسیه، پاکستان، و اکراین می پردازد تا جلوه های ساخت تصاویر رسانه ای معرفی شوند. توضیح آنکه، در تاریخ بیست و سوم سپتامبر 2008، لری کینگ مصاحبهگر معروف شبکه سی.ان.ان آمریکا با رئیس جمهوری ایران، دکتر محمود احمدی نژاد، مصاحبهای انجام داد که این مصاحبه از جنبههای مختلف هم در ایران و هم در آمریکا بازتابهای گوناگونی داشت. از آنجا که مصاحبه لری کینگ با روسای جمهوری یک امر معمول برای او و شبکه سی.ان.ان است، این پژوهش بر آن شده است تا با انجام تحلیل مقایسهای گفتمان این مصاحبه و مصاحبه کینگ با سه رئیس جمهوری دیگر، به این پرسشها پاسخ گوید که آیا اساسا گفتمان این مصاحبهها یکسان است؟ این چهار مصاحبه هریک چه کارکردهایی دارند؟ در انجام این مصاحبهها چه گروهی هدف قرار گرفته و یا به عبارتی شبکه سی.ان.ان، مخاطب اصلی این مصاحبهها را چه کسی میداند؟ مردم کشور هدف، مردم آمریکا، افکار عمومی جهانی، سیاستمداران و نخبگان جهانی و یا ... هستند؟https://gmj.ut.ac.ir/article_66569_a5cb13cc2090cdaff7c3cd96bd1f6e91.pdfدانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04684220090923An Analysis of the Various Functions of the Mobile Phone Practiced by High School Male and Female Students in Tehranتحلیلی بر کاربردهای تلفن همراه در بین دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر تهران66570FAسعیدمعیدفردانشیار گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهراناحمدگنجیکارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی دانشگاه تهرانJournal Article19700101This paper is the result of a research project performed to serve two main purposes: 1-understanding various dimensions of mobile phone user-defined functions, 2- studying factors affecting modes of using mobile phones. The type and the expense of using mobile phone constitute the two dependent variables of the research. The Independent variables of the research consist of six categories and each category includes various numbers of variables. This categorization takes place on the basis of Webster & Wakshlag Model. The questionnaires of this survey were distributed among 600 random research samples which included male and female high school students in Tehran. The findings of the research revealed that most of the respondents used mobile phones less than three hours per week and the total average mobile use among all samples was about 5/99 hours per week. Also and in the average, the students sent 121 SMSs and received 124 SMSs per week. The content of the students’ SMSs by frequency-order were as follows: everyday job-related necessities, ethnic jokes, educational jokes, sexual jokes, greetings, political jokes, condolence, and pornographic messages. The analytical results revealed that restrictions imposed on mobile phones have no effect on the type and extent of mobile phone use; users’ motivations have significant effect on the use of mobile phone. Also, the finding indicated that there is a significant negative correlation between the amount of time spent for family and the extent of mobile use.مقاله حاضر، برگرفته از تحقیقی است که در راستای تحقق دو هدف به شرح زیر انجام شده است: 1- شناخت ابعاد مختلف کاربردهای تلفن همراه و؛ 2- مطالعه عوامل مؤثر بر کاربردهای تلفن همراه. در این مطالعه متغیرهای وابسته بر اساس دو بعد نوع و میزان کاربرد تلفن همراه دسته بندی شدند. متغیرهای مستقل تحقیق نیز مبتنی بر مدل «وبستر و واکشلاگ» در شش دسته که هر دسته خود مشتمل بر چند متغیر بود دسته بندی شدند. این متغیر ها در این مطالعه پیمایشی عملیاتی شده و در پرسشنامه ای به پاسخگویان نمونه که از 600 نمونه یعنی دانشآموزان دختر و پسر تهرانی تشکیل می شدند و در مقطع متوسطه تحصیل می کردند، توزیع شدند تا به آنها پاسخ دهند. بر اساس نتایج این تحقیق، بیشتر پاسخگویان کمتر از 3 ساعت در هفته از تلفن همراه استفاده میکنند و میانگین استفاده از تلفن همراه در میان آنان، 99/5 ساعت در هفته است. همچنین، بهطور میانگین دانشآموزان در یک هفته، 121 پیامک ارسال و 129 پیامک دریافت میکنند. محتوای پیامکهای ارسالی بهترتیب فراوانی عبارتند از: ضرورتهای روزمره، جک قومی، جک درسی، جک جنسی، تبریک مناسبتها، جوک سیاسی، تسلیت مناسبتها، تصاویر مبتذل. نتایج تحلیلی تحقیق نیز نشان میدهد در حالیکه محدودیت ارتباط جمعی تاثیری روی میزان و نوع کاربری تلفن همراه ندارد، در عوض، انگیزه کاربران تاثیر معناداری روی کاربرد تلفن همراه دارد. همچنین، بین میزان زمان صرفشده برای مصاحبت با خانواده و میزان کاربری تلفن همراه همبستگی معنادار معکوسی وجود دارد.https://gmj.ut.ac.ir/article_66570_cdb9d633b0c5db59ec74f9e705b2e0ab.pdfدانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04684220090923Ten challenges for open-access journalsده چالش پیشروی مجلات علمی با دسترسی آزاد66571FAپیترسوبراستاد و پژوهشگر ارشد فلسفه کالج ارلهامJournal Article19700101In this paper, I want to celebrate the progress of OA journals and the launch of the OASPA (Open Access Scholarly Publishing Association) by setting out what I see as the 10 greatest challenges facing OA journals. I want to do this without pretending to set the association agenda and without presupposing that association members don’t already know these challenges very well. I m not a member of the association or even a publisher. I merely want to see OA journals succeed. In what follows, when I say "you", I m talking to those who edit or publish OA journals. I start with three disparities: the gap between journal performance and what prevailing metrics say about journal performance (#1); the gap between the vision of OA embodied in the Budapest, Bethesda, and Berlin statements and the access policies at 85% of OA journals (#2); and the gap between a journals quality and its prestige, even when the quality is high (#3). Then I move on to seven kinds of doubt: doubts about quality (#4), preservation (#5), honesty (#6), publication fees (#7), sustainability (#8), redirection (#9), and strategy (#10).در این مقاله چالشهای پیشروی ِ مجلات علمی با دسترسی آزاد شرح داده میشود و پس از صحبت در مورد هر یک از چالشها، راهکارهایی برای عبور از آنها ارایه شده است. رویکرد نویسنده در ارایه راهکارها رویکردی حقوقی و اخلاقی است. مقاله تلاش میکند به انتقادهای مطرح شده در مورد مجلات علمی با دسترسی آزاد پاسخ دهد و نشان دهد که بسیاری از ایراداتی که به اینگونه مجلات گرفته میشود در مجلات علمی پولی هم وجود دارد. با این حال بهشدت از اتخاذ راهبرد "بازگرداندن ایرادها به حریف" اجتناب میشود و تاکید میشود که هر جا کاستی یا اشتباهی وجود دارد جبران شود و نمیتوان فقط به این دلیل که مجلات علمی پولی، هم ایرادهای مشابهی دارند، این ایرادها را نادیده گرفت. نویسنده پس از سالها فعالیت در زمینه مجلات علمی با دسترسی آزاد بهخوبی از ظرفیتها و تواناییهای بالقوه این گونه مجلات آگاه است و این نکته را بهخوبی درک میکند که دسترسی آزاد به مقالهها و محتواهای علمی، تاثیرگذاری آنها را چند برابر میکند. نویسنده در جایی دیگر در مورد اهمیت دسترسی آزاد به مقالههای علمی و دانشگاهی به این موضوع اشاره میکند که نویسندگان این مقالهها تنها کسانی نیستند که از دسترسی آزاد به مقالههایشان سود میبرند (به این دلیل آشکار که مقالههایشان بیشتر خوانده شده و بیشتر به آنها ارجاع داده میشود)، بلکه همچنین آن دسته از خوانندگان دانشگاهی که موسسههای آنها قادر به پرداخت هزینههای مجلات علمی نیستند، پژوهشگرانی که کتابخانههایشان قادر به پرداخت هزینههای مجلات علمی نیستند، خوانندگان عمومی که ممکن است به یک زمینه یا رشته علمی علاقهمند باشند، عموم مردم که از این راه میتوانند با چند و چون و چارچوبهای پژوهشهای علمی آشنا شوند، و حتی بیماران و اطرافیان آنها که میتوانند از آخرین یافتههای علمی و پزشکی آگاه شوند، از دسترسی آزاد به مقالهها بهرهمند میشوند.https://gmj.ut.ac.ir/article_66571_ae88cb08bfc240bcf61d9c57d729415b.pdfدانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04684220090923جهانی شدن و فرهنگ جوانان66572FAJournal Article19700101In this paper, I want to celebrate the progress of OA journals and the launch of the OASPA (Open Access Scholarly Publishing Association) by setting out what I see as the 10 greatest challenges facing OA journals. I want to do this without pretending to set the association agenda and without presupposing that association members don’t already know these challenges very well. I m not a member of the association or even a publisher. I merely want to see OA journals succeed. In what follows, when I say "you", I m talking to those who edit or publish OA journals. I start with three disparities: the gap between journal performance and what prevailing metrics say about journal performance (#1); the gap between the vision of OA embodied in the Budapest, Bethesda, and Berlin statements and the access policies at 85% of OA journals (#2); and the gap between a journals quality and its prestige, even when the quality is high (#3). Then I move on to seven kinds of doubt: doubts about quality (#4), preservation (#5), honesty (#6), publication fees (#7), sustainability (#8), redirection (#9), and strategy (#10).این مقاله به مطالعه فرهنگ جوانان و تاثیر جهانی شدن بر این فرهنگ و شباهتهای ایجاد شده میان این فرهنگها در عرصهی جهان میپردازد. در واقع من دراین مقاله قصد دارم نشان دهم که جهانی شدن و جهانی گرایی بهوسیله تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی به عنوان روندی رو به رشد توانسته است نوعی شباهت فرهنگی را در عرصه جهانی شکل دهد. از آنجا که فرهنگ جوانان، فرهنگی نوگرا و سیال است و جوانان بیشترین تعامل فرهنگی را با سایر فرهنگها داشتهاند میتوان از شکل گیری نوعی فرهنگ یکسان جوانان در جهان حرف زد. من در این مقاله برای بیان دیدگاههای خود از نظریه نسبیتگرایی بهرهگرفتهام. این نظریه ضمن پذیرفتن نظریه فرهنگ جهانی و تاکید بر از بین رفتن مرزهای فرهنگی که در گذشته ملتها را از هم جدا میکرد معتقد است که این شباهت نوعی همسانسازی مطلق نیست و نمیتوان تفاوتهای برخواسته از زمینههای متفاوت اجتماعی را انکار کرد اما شبکهای ارتباطی میان فرهنگها و ملتها راه افتاده است که به نوعی تبادل معانی فرهنگی منجر شده است. من در ادامه مقاله برای شرح نظرات خود بر موسیقی محسن نامجو به عنوان بخشی از موسیقی زیر زمینی ایران متمرکز شدهام که ویژگیهایی را در خود دارد که به خوبی میتواند تاثیر جهانی شدن و شکل گیری شبکههای ارتباطی بر خردهفرهنگ جوانان را نشان دهد.دانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04684220090923عاملیت تلویزیون در فرآیند جهانی شدن66573FAJournal Article19700101In this paper, I want to celebrate the progress of OA journals and the launch of the OASPA (Open Access Scholarly Publishing Association) by setting out what I see as the 10 greatest challenges facing OA journals. I want to do this without pretending to set the association agenda and without presupposing that association members don’t already know these challenges very well. I m not a member of the association or even a publisher. I merely want to see OA journals succeed. In what follows, when I say "you", I m talking to those who edit or publish OA journals. I start with three disparities: the gap between journal performance and what prevailing metrics say about journal performance (#1); the gap between the vision of OA embodied in the Budapest, Bethesda, and Berlin statements and the access policies at 85% of OA journals (#2); and the gap between a journals quality and its prestige, even when the quality is high (#3). Then I move on to seven kinds of doubt: doubts about quality (#4), preservation (#5), honesty (#6), publication fees (#7), sustainability (#8), redirection (#9), and strategy (#10).این مقاله بر اساس این باور که فرآیند جهانی شدن بر صنعت ارتباطات استوار است، به مطالعه صنعت تلویزیون میپردازد. صنعت تلویزیون یکی از عوامل صنعت ارتباطاتِ جهانی بشمار میرود. تلویزیون اثر ویژه ای در فرآیند جهانی شدن دارد. در این مطالعه این اثر را به عنوان عاملیت مورد مطالعه قرار داده ایم. با استفاده از الگوی نظری لاسول تمام لایههای ارتباطی در تلویزیون را مطالعه کرده ایم و توصیفی کاربردی از این عاملیت فراهم کرده ایم. نتایج این مطالعه نشان می دهد، تلویزیون با قدرت بیشتر و اثرگذاری بهتری که نسبت به دیگر رسانهها دارد، توانسته است با انتقال اطلاعات و آگاهی تغییرات بنیادینی در امور اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و اقتصادی به وجود آورد. در نهایت فرهنگهای مختلف در سراسر دنیا نیز این تغییرات را رسمیت بخشیدهاند و این تغییرات در فرهنگ چیزی نیست جز پذیرفتن دیگر فرهنگها و عقاید موجود در جهان.دانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04684220090923تولد حوزه ی عمومی ایرانی در رخداد مشروطه رویکردی تحلیلی به شکل گیری و ساختارمند شدنِ ارتباطات اجتماعی در ایران66574FAJournal Article19700101In this paper, I want to celebrate the progress of OA journals and the launch of the OASPA (Open Access Scholarly Publishing Association) by setting out what I see as the 10 greatest challenges facing OA journals. I want to do this without pretending to set the association agenda and without presupposing that association members don’t already know these challenges very well. I m not a member of the association or even a publisher. I merely want to see OA journals succeed. In what follows, when I say "you", I m talking to those who edit or publish OA journals. I start with three disparities: the gap between journal performance and what prevailing metrics say about journal performance (#1); the gap between the vision of OA embodied in the Budapest, Bethesda, and Berlin statements and the access policies at 85% of OA journals (#2); and the gap between a journals quality and its prestige, even when the quality is high (#3). Then I move on to seven kinds of doubt: doubts about quality (#4), preservation (#5), honesty (#6), publication fees (#7), sustainability (#8), redirection (#9), and strategy (#10).من در این مقاله می خواهم با یک رویکرد تحلیلی به نحوهی شکل گیری حوزه ی عمومی در رخداد مشروطه بپردازم. حوزهی عمومی در ایران به دلایل شرایط تاریخی، سیاسی و اجتماعی خودش می تواند متفاوت از چیزی باشد که در غرب شکل گرفت. شاهان باستان در تمدن ایرانیان دارای حکومت پاتریمونالیستی بودند. پادشاهِ آرمانی، بزرگزاده ای است عادل و عاقل که برای هر یک از قشر های اجتماعی عدالت می ورزد و از بیداد بر رعیت پرهیز میکند. رویکرد تحلیلی نشان می دهد مطابق تئوری استبداد شرقی، سلاطین قاجار برخلاف پادشاهان باستان تنها عنوان فره ایزدی را دارا هستند و از این امر به منظور ابزاری برای حکومت بر رعیت استفاده می کردند. ورود رسانه های ارتباطی توسط حکومت در چارچوب نظریه استبدادی مطبوعات باعث بازتولید انواع دیگری از استبدادها میشود. مندر این مقاله آنها را "استبداد زبانی" و "استبداد اندیشه" می نامم. در دورهی حکومت درازمدت قاجاریان، زبان و ادبیات تشریفاتی آنها از یک سو، موجب می شود خلاقیتِ تفکر در توده مردم ایران به وجود نیاید. و از سویی دیگر، نبود قانون و استقلال طبقات اجتماعی از شکل گیری نهاد و یا طبقهای مستقل، به عنوان واسط میان حکومت و مردم جلوگیری می کند. در این وضعیت، امر ِفراعقلانی ِمذهب با طبقهای مردمی به نام روحانیت و در بستر ارتباطات سنتی از میان خود مردم عروج می یابد. این نهاد "مجدداَ ساختار یافته" در صدد است اقتدار عمومی از دست رفته در دورهی ِ قاجار را به منشاءِ اصلی اش، مردم بازگرداند.