دانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04687220120922تبیین رابطه میان فرهنگ سازمانی با خلاقیت کارکنان صدای جمهوری اسلامی ایران66609FAJournal Article19700101This paper uses a qualitative research method to investigate the role of television commercials in attracting investments for the purpose of contribution to the domestic production. Since we take television commercials as becoming increasingly important, we feel this role needs to be studied from the point of view of both producers and consumers. In order to see how the TV commercials are related to attracting investments, we chose 20 commercial cases from amongst 1844 commercials which varied by content and could be classified in 132 commercial genres. The selected samples played in channel 1,2,3 Iranian TV and we observed them in a time span extending from the first 3 months of the year 1391 (Persian calendar). The selected items were studied using a semiotics approach in the sense that producers and consumers point of views played the major role in linking between commercials and their meaning. Some findings of the semiotic analysis of the samples show that the number of commercials that addressed producers are more than the ones addressing the consumers. In addition, these findings show that commercials tend to bring economic wishes into play and to use the best services as main drives. These commercials represented modern life style, and tried to show how the present and future welfare can be guaranteed. In this regard, they used attractive elements to instigate investment; these elements included high quality of the product and so on. Finally, it can be said that despite the fact that psychological and motivational elements are more effective, the commercials used financial elements such as gain and loss, high quality and etc. rather than psychological and mental elements such as insurance, discount, etc.تحقیق حاضر به تبیین رابطه میان فرهنگ سازمانی با خلاقیت کارکنان صدای جمهوری اسلامی ایران می پردازد. فرهنگ خلاقانه رسانه خود عاملی در تحریک خلاقیت و نوآوری عمومی جامعه است و به عنوان پل ارتباطی میان نخبگان و جامعه، نقش آفرینش فرهنگی را بازی کرده و مشارکت اجتماعی، نوآوری و پویایی را نهادینه می سازد. کارکنان رسانه به عنوان تولیدکنندگان و انتقال دهندگان فرهنگ خلاقانه، با تولید آثارشان در جهت تشویق خلاقیت و نوآوری جامعه گام برمی دارند. در این تحقیق، برای مطالعه توزیع ویژگیهای جامعه آماری، روش تحقیق پیمایشی(توصیفی- تحلیلی)به کار میرود و ماهیت شرایط موجود و همین طور، رابطه میان متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، مورد مطالعه قرار می گیرد. همچنین با استفاده از تکنیک پرسشنامه، به جمع آوری و ارزیابی نظرات نمونه پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان صدای جمهوری اسلامی ایران است و حجم نمونه آماری با توجه به فرمول آماری کوکران محاسبه گردیده و افراد نمونه با روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای(تصادفی) مشخص شده اند. با توجه به نتایج حاصله از تحقیق ابعاد فرهنگ سازمانی 0.45 درصد از تغییرات متغییر وابسته را تبیین می کنند که در بین این شاخص ها، یکپارچگی و انسجام، حمایت مدیریت و پاداش بیشترین تاثیر را بر میزان خلاقیت داشتند. همچنین، ادعاهای نظری برآمده از نظریات و پیرو آن 9 فرضیه از 12 فرضیه تحقیق تأیید شدند.دانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04687220120922Assessing Internet-based Tourism Services in Iran: A Study of Eight Representative Websitesارزیابی خدمات گردشگری اینترنتی در ایران: مطالعهی هشت وبگاه معرف66610FAپویاعلاء الدینیدانشیار گروه برنامه ریزی اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهراننعیمهلشکریکارشناس ارشد، برنامه ریزی گردشگری، دانشگاه تهرانJournal Article19700101The purpose of this article is to probe the quality of Iranian websites providing tourism-related services. A set of preliminary indicators was developed after a literature review. These were subsequently tested and refined using a questionnaire-based survey of 100 users and a focus group study of experts. The finalized indicators were then used to evaluate 8 representative websites. Results indicate that these website are yet to become interactive and only provide basic information that is often deficient. Indeed, they need to improve their quality in order to satisfy their increasingly sophisticated audiences. Among the studied cases, the success of small-scale ventures offering tourism-related information and commercial services through the Internet is promising and points to existing potentials. A set of recommendations are provided in the last part of the article for the improvement of Iran’s web-based tourism services and the realization of these potentials.هدف از نگارش مقالهی حاضر، ارزیابی فضای مجازی گردشگری ایران از منظر مخاطبان است. در آغاز، از طریق مرور متون بینالمللی و در نظر گرفتن وضعیت ایران، مجموعهای از نماگرها جهت سنجش کیفیت وبگاهها صورتبندی اولیه شده است. این نماگرها متعاقباً در پیوند با هدف تحقیق طی دو مرحله در معرض داوری قرار گرفتهاند. در مرحلهی نخست، 100 پرسشنامه از مخاطبان فضای مجازی گردشگری ایران برای تایید، تغییر و تکمیل نماگرهای اولیه جمعآوری شده است. در مرحلهی دوم، جهت تایید نهایی نماگرها، بحث گروهی متمرکز با شرکت 5 نفر از متخصصان این حوزه برگزار شده است. سرانجام 14 نماگر تایید شدهاند و بر اساس آنها 8 مورد از وبگاههای ایرانی مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. این وبگاهها به صورت هدفمند و بر اساس معرف بودن انتخاب شدهاند. برخی یافته های آنها نشان می دهد که وبگاههای گردشگری ایران هنوز به مرحلهی تعامل با کاربر وارد نشده اند، این وبگاه ها حتی در نقش اطلاعرسانی نیز کمتر به نیازهای کاربران آگاه امروزی ایران پاسخ میدهند. در عین حال، وجود نمونههای موفقی از وبگاههای اطلاعاتی-تجاری حاکی از آن است که با استفاده از فرصت برقراری ارتباط بیواسطه با کاربر و ایجاد روابط انسانی با مخاطبان میتوان در شرایط ایران کسبوکارهای موفق کوچکی را در فضای اینترنت راهاندازی کرد. در پایان مقاله، متعاقب نتیجهگیری، مجموعهای از پیشنهادها جهت بهبود کیفیت وبگاههای عرضه کنندهی خدمات گردشگری در کشور ارائه شده است.دانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04687220120922A Comparative Study of Media Literacy: Students of Tehran University of Medical Sciences vs. Students of University of Tehranمطالعه مقایسه ای سواد رسانهای در بین دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران66611FAمظفرچشمه سهرابیاستادیار، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه اصفهاناکرمشاهینکارشناسی ارشد، علوم کتابداری و اطلاع رسانی، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه اصفهانJournal Article19700101This paper offers the results of a study that compares the media literacy among students of University of Tehran and students of University of Tehran’s Medical Sciences. The media literacy consists of following skills: analysing, evaluation, classification, induction, comparison, combination, and summarization. We used a descriptive and survey method to examine such comparison. The samples were chosen from amongst students in University of Tehran and University of Tehran’s Medical Sciences, cohort 2011. We used Cochrane sampling formula to determine the sample size. In the end, some 364 students were selected. Data was collected using a researcher-made questionnaire along with the five-grade Likert scale. The questionnaire’s content validity was approved by experienced professors, and its reliability was tested using Cronbach's alpha coefficient. The questionnaire was then distributed among 364 sample students to fill them up but 251 questionnaires were returned in the end. We then analyzed the data by SPSS software. Some of the findings indicate that media literacy between the students in both universities is in at the same level and more than average and at an ideal level.پژوهش حاضر به مطالعه مقایسهای سواد رسانهای در بین دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران می پردازد. سواد رسانهای دارای مهارتهای تحلیل، ارزشیابی، گروهبندی، استقرا، قیاس، ترکیب و خلاصه سازی است. روش تحقیق این مطالعه مبتنی بر پیمایش است. میدان تحقیق یا جامعهی مورد مطالعه شامل تمام دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1390 است. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونهگیری کوکران استفاده شد، و حجم نمونه نهایی بالغ بر 264 نفر تخمین زده شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای بود که محقق آن را ساخته بود و در آن از مقیاس پنج درجهای لیکرت استفاده شده بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط اساتید مجرب تایید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 تعیین شد. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه هایی بین 264 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران توزیع شد که در مجموع 251 پرسشنامه تکمیل و برگشت داده شد. دادههای پژوهش به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در پایان یافته های پژوهش حاکی از آن بود که سطح سواد رسانهای در بین دانشجویان دو دانشگاه در یک سطح و در سطح بالاتر از متوسط و مطلوب است.دانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04687220120922A Study of the Environmental Factors Affecting the Functionality of Ilam’s Broadcasting Agencyمطالعه عوامل محیطی مؤثر بر عملکرد صدا و سیمای مرکز ایلام66612FAمحمد مهدیپرهیزگاردانشیار، مدیریت بازرگانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه پیام نورمحمدایدیاستادیار، مدیریت بازرگانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه ایلامسید منصوررجبیکارشناس ارشد، کتابداری و اطلاع رسانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی- واحد همدانJournal Article19700101This paper aims at studying and analyzing the environmental factors which affect the functionality of the National Broadcasting Agency in Ilam. This study was done using SWOT methodology and basing its analysis on opportunity-threat aspects and strength-weakness aspects of the agency. We collected The required data using a questionnaire. The questionnaire was distributed among university professors, press activists and experts who had university degrees in sociology, social and communication, and political science. The samples were chosen also based on the condition of having work experience with social and cultural organizations. The analysis of data and our findings indicate that the existence of a native and local accent in the province is considered as an important potential that facilitates communication with the members of audience and attracts their attention. The respondents mentioned that such factor is the most important external opportunity to be considered. Also the citizen’s tendency to use internet and as a cyber medium has been said to be the most important external threat. In addition, the existence of hardware and software facilities in the Broadcasting Center of Ilam has been mentioned to be the most important strength. Furthermore, they mentioned that the organization’s financial dependence on the Center’s credits and the limits of the budget of the Broadcasting Organization is the most important internal weakness.این مقاله با استفاده از مدل سوات به مطالعه و تحلیل عوامل محیط خارجی و داخلی مؤثر بر عملکرد صدا و سیمای مرکز ایلام میپردازد. این مقاله پژوهشی به منظور کاربرد نتایج آن به نگارش در آمده است. همچنین گردآوری دادههای پیمایشی مقاله، این قابلیت را فراهم آورده اند تا با استفاده از آنها به توصیف عوامل محیطی موثر بر عملکرد صدا و سیمای ایلام بپردازیم. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده است. پاسخگویان این تحقیق نیز شامل اساتید دانشگاهها، فعالان رسانهای و کارشناسان سازمان های مسئول در زمینههای اجتماعی و فرهنگی بوده که دارای تحصیلات در رشتههای جامعه شناسی، علوم اجتماعی و ارتبا طات، مردم شناسی و علوم سیاسی می باشند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که مهم ترین فرصتهای بیرونی، وجود گویش بومی و محلی در سطح استان به عنوان ظرفیت ارزشمند جهت برقراری ارتباط با مخاطب و جذب آنان است. همچنین مهمترین تهدیدهای محیط بیرونی گرایش مردم به سمت اینترنت و گسترش آن در سطح جامعه به عنوان یک رسانه مجازی است. به علاوه مهمترین نقطه قوت محیط درون سازمانی صدا و سیمای مرکز ایلام وجود امکانات فنی سخت افزاری و نرم افزاری موجود در مرکز و مهمترین نقطه ضعف محیط داخلی فعالیت صدا و سیمای مرکز ایلام وابستگی منابع مالی سازمان به اعتبارات مرکز و محدودیت های حاکم بر بودجه سازمان بدست آمده است.دانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04687220120922An Analysis of Social and Political Weblogs with Public Sphere Theoryتحلیل وبلاگهای سیاسی – اجتماعی با رویکرد حوزه عمومی هابرماس66613FAعلیربیعیدانشیار، گروه مدیریت ارتباطات و رسانه، دانشکده علوم اجتماعی ، دانشگاه پیام نورزهرهعلی خانیدانشجوی کارشناسی ارشد، علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه تهرانفرزادغلامیدانشجوی کارشناسی ارشد، علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه تهرانJournal Article19700101This research article aims at applying Habermas’s approach on public sphere to political and social blogs in Iran. For such purpose, we purposefully selected and studies five blogs that we considered to be active blogs. We studied these blogs using a methodology of textual analysis. Some of the findings indicate that, although these blogs pave the way for easy access to information, but this is only quantitatively important. In other word, blogs have little qualitative effects on their audience. It can even be said that the information is fragmented in blogs. This means, everybody writes and speaks but no one reads or listens and much of blogs’ information is critically touched. Some other findings also show that posting comments in blogs has not facilitated dialogue as one of the public sphere goals and requirements. Nevertheless, if the critical view is considered as a public spheres' criteria, then and in that case, blogs have contributed to development of public sphere. We have witnessed that the legitimacy of the critical view is confirmed through the high range of filtering in blogs. In a way, it can be said that although blogs have the capacity to revive the public sphere, but in practice they are not able to fulfill their task.هدفاین پژوهش تطبیق الگوی حوزه عمومی هابرماس با وبلاگهای سیاسی- اجتماعی در ایران است. بدین منظور 5 وبلاگ فعال در عرصه فضای سایبر به صورت هدفمند انتخاب و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد مطالعه قرار گرفتند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که اگر چه فضای وبلاگها به افزایش دسترسی به اطلاعات منجر میشود اما این مسئله بیشتر جنبه کمی دارد و از لحاظ کیفی تاثیر چندانی ندارد. حتی میتوان گفت در وبلاگها ما شاهد تکه تکه شدن اطلاعات هستیم به این معنا که در فضای وبلاگها همه مینویسند و صحبت میکنند اما کسی خواننده یا شنونده نیست و بیشتر مطالب وبلاگها دست نخورده باقی می مانند. از نتایج دیگر این تحقیق میتوان به این امر اشاره کرد که با وجود آنکه این امکان وجود دارد که افراد نظر بدهند اما این عامل هم نتوانسته کمکی به شکلگیری گفتوگو به عنوان یکی از اهداف حوزه عمومی کند. البته اگر نگرش انتقادی را به عنوان یکی از مولفههای حوزه عمومی در نظر بگیریم، وبلاگها از این لحاظ توانسته اند در شکل گیری حوزه عمومی نقشی مفیدی ایفا کنند. میزان بالای فیلترینگ در وبلاگها به خوبی مشروعیت نگرش انتقادی را نشان می دهد. در نهایت می توان گفت که اگرچه وبلاگها دارای تواناییها و امکاناتی برای احیاء حوزه عمومی هستند اما در عمل کمکی به ایجاد حوزه عمومی نکردهاند.دانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04687220120922An Analysis of the Relation between Iranian Elites & IRIBسنجش میزان و نحوه تعامل نخبگان و تلویزیون ایران66614FAمحموداسعدیاستادیار، مدیریت رسانه، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهرانJournal Article19700101This article is part of research project which consisted of three phases. It is a research paper and attempts to explain the relation between Iranian elites and managers of Islamic Republic of Iran Broadcasting (IRIB). Although various researches are done about IRIB, the relation between elites and IRIB has not been studied as yet. I have had a number experiences with Iranian TV as program manager or researcher. I thought I could use this to address the issue in an academic way. Having said that, the paper then tries to fill this vacuum as its major target. In addition, the paper tries to suggest some solutions that can improve the relationship between elites and IRIB managers. In this regard, we have chosen a sample of elites and top executives and IRIB’s managers. With a quantitative method, we attempted to evaluate the mentioned relationship. Considering the fact that IRIB is a public TV, and Iran does not have any private TVs, the influence of IRIB programs on the society is undeniable. Thus, the condition requires a good relationship between elites and IRIB‘s managers.این مقاله که بر اساس اجرای مرحلهی اول یک طرح سه مرحلهای نوشته شده است، قصد دارد نحوهی ارتباط نخبگان با مدیریت تلویزیون ایران را تبیین کند. پژوهشهای متعددی دربارهی تلویزیون در ایران انجام شده است اما در این تحقیقات ارتباط بین نخبگان و مدیریت تلویزیون ایران و ساختار ویژه سازمانهای ارتباطی و رسانهای که مدیریت خاص خود را می طلبد اغلب مغفول مانده است. همچنین یکی دیگر از اهداف این مقاله، ارائه راهکارهایی برای ایجاد و تقویت ارتباط نخبگان با مدیریت تلویزیون جهت ارتقاء برنامههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و تربیتی است. در این راستا، نظر مدیران تلویزیون ایران و همینطور تعدادی از چهرههای ماندگار که به عنوان نخبگان در نظر گرفته شدهاند دربارهی رابطهی بین تلویزیون و نخبگان سنجیده شده است. تلویزیون ایران یک تلویزیون عمومی محسوب میشود و با توجه به اینکه تلویزیون خصوصی در ایران وجود ندارند، نقش تلویزیون عمومی ایران در فرهنگ جامعه بسیار موثر است که این امر تعامل هر چه بیشتر میان نخبگان و مدیریت تلویزیون را می طلبد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که نخبگان در برنامههای مستند و آموزشی و نیز عرصه پژوهش آمادگی بیشتری برای همکاری با تلویزیون دارند. همچنین، چالش اصلی سیستم مدیریت امروز، عبارت از حفظ نیروهای نخبه و جذب نخبگان جدید به منظور اخذ مشروعیت و تداوم بقای سازمان های اجرایی است. نتایج همچنین نشان میدهند که در خصوص شکوفایی ایدههای جدید و نحوه ارائه آن به مدیریت تلویزیون، نخبگان گزینه ارتباط مستمر با مدیران شبکهها را بیش از همه مورد توجه قرار داده اند. در عین حال، تشکیل شوراهای نخبگان با تهیه کنندگان و کارگردانان و مدیران برای این نخبگان اهمیتی ندارد.دانشگاه تهرانمجله جهانی رسانه - نسخه فارسی2008-04687220120922A Study of the Effects of TV Commercials on Promoting Investment Motivationsمطالعه آثار تبلیغات تجاری تلویزیون ایران بر انگیزش های سرمایه گذاری66615FAطاهرروشندل اربطانیدانشیار دانشکده مدیریت، دانشگاه تهرانفرانکسطوتیکارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهرانJournal Article19700101This paper uses a qualitative research method to investigate the role of television commercials in attracting investments for the purpose of contribution to the domestic production. Since we take television commercials as becoming increasingly important, we feel this role needs to be studied from the point of view of both producers and consumers. In order to see how the TV commercials are related to attracting investments, we chose 20 commercial cases from amongst 1844 commercials which varied by content and could be classified in 132 commercial genres. The selected samples played in channel 1,2,3 Iranian TV and we observed them in a time span extending from the first 3 months of the year 1391 (Persian calendar). The selected items were studied using a semiotics approach in the sense that producers and consumers point of views played the major role in linking between commercials and their meaning. Some findings of the semiotic analysis of the samples show that the number of commercials that addressed producers are more than the ones addressing the consumers. In addition, these findings show that commercials tend to bring economic wishes into play and to use the best services as main drives. These commercials represented modern life style, and tried to show how the present and future welfare can be guaranteed. In this regard, they used attractive elements to instigate investment; these elements included high quality of the product and so on. Finally, it can be said that despite the fact that psychological and motivational elements are more effective, the commercials used financial elements such as gain and loss, high quality and etc. rather than psychological and mental elements such as insurance, discount, etc.در مقاله حاضر، سعی بر این است که با بکارگیری یک مطالعهی کیفی، به واکاوی مولفههای جذب سرمایهگذاری و حمایت از تولید ملی در تبلیغات بازرگانی تلویزیونی پرداخته شود. این پدیده را میتوان از دو منظر کلی مصرفکننده و تولیدکننده مورد مطالعه و تحلیل قرار داد. از این جهت، 20 مورد آگهی بازرگانی از 1844 مورد (132 نوع آگهی) که در سه ماه اول سال 1391 در شبکههای اول، دوم و سوم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، پخش شده بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند گزینش شدند. سپس آنها را با رویکرد نشانهشناختی و از منظر تولیدکننده و سرمایهگذار، مورد مطالعه قرار دادیم. ارزیابیهای ما نشان میدهد میزان درصد پخش آگهیهای مصرفی در مقایسه با آگهیهای تولیدی و جذب سرمایهگذاری کاهش یافته است. همچنین به وضوح دیده میشود تبلیغات بازرگانی با بازنمائی سبک زندگی مدرن، آیندهنگری، تضمین آسایش حال و آینده، به ترسیم آرزوهایی از جنس توان اقتصادی و استفاده از بهترین خدمات در ذهن می پردازد. در این راستا این آگهی ها از مولفههای مهم جذب سرمایه استفاده کرده تا تا بیننده را مجاب کرده تا در سرمایهگذاری و دریافت خدمات بیشتر در بهبود زندگی نمایند مشارکت کنند. از این مشاهدات این میتوان چنین نتیجه گیری کرد که: مولفههای مالی (سود و زیان، برتری کیفیت و ... )، بیش از مولفههای روانی و فکری (بیمه و تخفیفات) مورد استفاده قرار گرفته؛ در حالی که توان نفوذ مولفههای روانی و انگیزشی بیش از مولفههای مالی است.